راهنمای جامع تبلیغات به نقل از هاب اسپات 

وقتی کلمه تبلیغات را می‌شنوید چه چیزی به ذهن‌تان خطور می‌کند؟ به تبلیغات بنری وب‌سایت‌تان فکر می‌کنید؟ بیلبوردهای نصب شده در اطراف بزرگراه‌ها یا پوسترهایی که در ایستگاه مترو دیده‌ می‌شود؟ با اینکه اکثر ما درباره ظاهر تبلیغات ایده‌های خوبی در ذهن داریم اما کمتر افرادی پیدا می‌شوند که معنای دقیق و نحوه استفاده درست از آن را بدانند. به همین دلیل هم این مقاله از استارتاپت را به راهنمای جامع تبلیغات اختصاص دادیم تا در آن همه مفاهیم حوزه تبلیغات را از صفر تا صد به شما آموزش دهیم.

انواع مختلف تبلیغ مثل تبلیغات چاپی، پاپ‌آپ‌ها و … با گذشت زمان دستخوش تغییر شده‌اند. با وجود این، نیازی که به تبلیغات وجود داشت هیچ تغییری نکرده است. حتی تکنیک‌ها و بهروش‌هایی که برای کیفیت تبلیغات وجود دارد هم تغییر پیدا نکرده است. در این مقاله راهنمای جامع تبلیغات سعی داریم در چند بخش، به شرح مطلب بپردازیم:

• بخش اول: تفاوت بین تبلیغات و بازاریابی
• بخش دوم: تاریخچه تبلیغات
• بخش سوم: نحوه تبلیغات آنلاین
• بخش چهارم: بهترین روش‌های تبلیغات
• بخش پنجم: تبلیغات به‌یادماندنی

تبلیغات به چه معنا است؟

تبلیغات به معنای ایجاد پیام برای تشویق و انگیزه دادن به افراد به منظور انجام کاری است. تبلیغات خوب، به گونه‌ای طراحی می‌شوند که بسیار تاثیرگذار، به‌یادماندنی و در دوره خود بسیار جذاب باشند. چنین تبلیغاتی در آشفته‌بازار زندگی خود را نشان می‎دهند، توجه بینندگان را به خود جلب کرده و از آن‌ها تمرکز طلب می‌کنند.

تبلیغات روی بیلبورد، پشت منوی رستوران و هر تبلیغی که به روش‌های مختلف دیگر خود را به‌رخ مخاطب می‎کشد؛ این اهداف را برای شرکت خود دنبال می‌کند:

• افزایش آگاهی از برند شرکت
• ایجاد مشتریان بالقوه برای کسب‌وکار
• ارتقای فروش محصولات جدید و موجود
• معرفی محصولات یا خدمات جدید به بازار
• ایجاد تمایز بین محصول شما و رقبا

شما به روش‌های مختلفی می‌توانید از تبلیغات استفاده کنید:

• پادکست‌ها و تبلیغات چاپی
• تبلیغ در مجلات و روزنامه‌ها
• بیلبوردها و تبلیغات خیابانی
• تبلیغ روی وسایل حمل‌ونقل عمومی
• اسپانسرشدن برای یک برنامه تلویزیونی یا یک رویداد
• تبلیغات رادیویی
• پشتیبانی از محتوای وب
• آگهی‌های بازرگانی در تلویزیون
• پاپ‌آپ‌های آنلاین و تبلیغات موتورهای جستجو
• تبلیغ در شبکه‌های اجتماعی

تبلیغات می‌تواند به هرچیزی شباهت داشته باشد. در ادامه راهنمای جامع تبلیغات، درباره این بخش‌ها توضیحاتی را به شما ارائه خواهیم داد.

بخش اول: تفاوت بین تبلیغات و بازاریابی

بازاریابی تصویر بزرگی از نحوه برنامه‌ریزی برای افزایش آگاهی از برند و متقاعد ساختن مشتریان برای انجام خرید است. اما تبلیغات فرایند ایجاد یک پیام تشویق کننده برای رسیدن به اهدافی است که پیش از این عنوان کردیم. تبلیغات موضوع بازاریابی است و بازاریابی مانند چتری است که برقراری ارتباط با مخاطبان را بر عهده می‌گیرد.

بازاریابی شامل چندین کانال است مثل شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی با ایمیل، روابط عمومی، سئو و تبلیغات پولی.

تبلیغات فقط یک بخش از بازاریابی است. در ادامه راهنمای جامع تبلیغات بیشتر به این امر پی خواهید برد.

استراتژی بازاریابی فراگیر یک شرکت، معمولا شامل یک برنامه تبلیغاتی نیز می‌باشد. تبلیغات روی فرایند خاص ایجاد و انتشار پیام‌های تشویق کننده متمرکز است پیام‌هایی که مشتریان را تشویق می‌کند تا کاری را انجام دهند.

بخش دوم: تاریخچه کوتاهی از تبلیغات

تبلیغات یکی از قدیمی‌ترین بخش‌های کسب‌وکار است که از دیرباز باعث نجات ارز و تجارت شده است. وقتی محصولات و خدمات جدیدی وارد میدان شدند نیاز به شناساندن آن به مردم هم به وجود آمد.

تاریخ قدیمی‌ترین تبلیغ تایید شده، به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد بازمی‌گردد. از نظر فنی این تبلیغ چاپ شده متعلق به مصر باستان بوده که به دستگیری و بازگرداندن یک برده فراری اشاره داشته است. در ضمن در این تبلیغ نام فروشگاه مالک آن برده هم ذکر شده است (یک کسب‌وکار فروش فرش ) که نمای بیرونی مغازه‌اش را هم تبلیغ می‌کند. برده فراری هرگز دستگیر نشد اما مالک فرش فروشی یک روش جدید برای افزایش مشتریانش پیدا کرد: تبلیغات.

در این بخش از راهنمای جامع تبلیغات به ۴۰۰۰ سال بعد از اولین تبلیغ رفته و نگاه سریعی به سیر تبلیغات موجود در پنج قرن اخیر می‌اندازیم:

۱۴۷۲: اولین پوستر تبلیغاتی در لندن روی درهای کلیسا نصب شد.

۱۶۵۰: اولین تبلیغ در روزنامه (پیشنهاد جایزه برای پیدا کردن ۱۲ اسب دزدیده شده) منتشر شد.

۱۷۰۴: خبرنامه بوستون (Boston) از خوانندگان خود خواست تبلیغات خود را به آن‌ها بسپرند.

۱۸۷۰: سبک جدیدی از تبلیغات توسط شرکت پاورز (Powers) ظهور پیدا کرد. این سبک بسیار شسته‌رفته بود – تبلیغات کوتاه، هدفمند، صادقانه و متقاعدکننده. پاورز اعلام کرد تمرکز تبلیغات باید روی پاسخ به این سوال باشد که چرا یک مشتری باید محصول یا خدمات شما را بخرد – پیامی که هنوز هم به دلایل خوبی به آن اهمیت داده می‌شود.

۱۸۸۰: استفاده از کارت پستال برای تبلیغ، به یکی از تاپ‌ترین روش‌های ارتباط‌گیری با مشتریان تبدیل شد.    

۱۸۹۳: فروشگاه Sears, Roebuck, & Co با صدور کاتالوگ به ارابه موسیقی (bandwagon) در سفارشات پستی پیوست.

۱۹۰۲: شرکت Unilever با استخدام شرکت جی. والتر تامسون (J. Walter Tompson) برای تبلیغ صابون Lifebuoy «طولانی‌ترین ارتباط آژانس با مشتریان» در تاریخ تبلیغات را ایجاد کرد.

۱۹۰۲: صنعت غذایی Mellins Food برندش را روی ۲۵ کشتی هوایی تبلیغ کرده و اولین برندی شد که از این شیوه تبلیغاتی استفاده کرده است.

۱۹۰۴: شرکت Campbell’s Kids تمرکز تبلیغات را از روی انواع منفرد به سمت ایجاد یک کمپین کامل تغییر داد.

۱۹۲۲: تبلیغات رادیویی به وجود آمد و کسب‌وکارها به ازای هر دقیقه تبلیغ در رادیو ۱۰۰ دلار می‌پرداختند. دو سال بعد برندها با افزایش اسپانسر شدن برای برنامه‌های رادیویی، سرمایه‌گذاری بیشتری روی تبلیغات می‌کردند، این مفهوم در نهایت به «پشتیبانی یا اسپانسری محتوا» تبدیل شد که اکنون ما با آن آشنا هستیم.

۱۹۲۵: تبلیغ کنندگان کم‌کم پای احساسات را هم به میان آوردند و روی چیزهایی در محصول یا خدمات تمرکز می‌کردند که برای مشتریان خوشایند باشد. این تبلیغ قدیمی شرکت فورد (Ford) یکی از نمونه‌های کامل این نوع تبلیغات است.

۱۹۷۵: دستگاه‌های ضبط ویدیوکاست (VCR) معرفی شدند و مشتریان شروع به ضبط برنامه‌ها و در نتیجه رد شدن از تبلیغات کردند.

۱۹۹۰: کامپیوترها محبوبیت پیدا کردند و استفاده از آن در خانه‌ها رواج پیدا کرد و بیش از ۵ میلیون خانه به اینترنت متصل شدند.

۱۹۹۴: اولین کمپین ایمیل اسپم راه‌اندازی شد. تبلیغات بنری هم در این سال معرفی شدند.

۱۹۹۵: موتورهای جستجو مانند یاهو! (Yahoo!) و آلتا ویستا (Alta Vista) به وجود آمدند. موتورهای جستجوی اسک جیوز (Ask Jeeves)، و گوگل (Google) به ترتیب در سال‌های ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ شکل گرفتند.

۲۰۰۵: یوتیوب (YouTube) و فیس‌بوک (Facebook) راه‌اندازی شدند (فقط برای دانشجویان دانشگاه).

۲۰۰۸: برندها کم‌کم به اهمیت حضور آنلاین برای دست یافتن به مشتریان بالقوه پی بردند. شرکت Proctor and Gamble مفهوم سرگرم شدن با محتوا را با BeingGirl.com پدید آورد.

۲۰۱۲: بازدید ویدیوهای آنلاین به ۱۶۹.۳ میلیون رسید.

۲۰۱۳: سایت‌هایی مثل پینترست (Pinterest) و اینستاگرام (Instagram) به صحنه شبکه‌های اجتماعی پیوستند.

تاریخ به ما این را می‌آموزد که تبلیغات یک مفهوم متغیر است درست مثل عادات خرید و نحوه و محلی که مشتریان در زمان خود پولشان را آنجا خرج می‌کردند. با اینکه ۱۴۰ سال پیش استفاده از کارت پستال برای تبلیغات، جدیدترین شکل تبلیغات بود امروزه برندها در حال ساخت ربات‌های چت (Chatbots) برای فیس‌بوک مسنجر (Facebook Messenger) و ادغام هوش مصنوعی با پلتفرم‌های فروش و بازاریابی خود هستند.

تغییرات دنیای تبلیغات سرعت زیادی دارد.

بخش سوم: راهنمای جامع تبلیغات و نحوه تبلیغ آنلاین

امروزه تقریبا ۴ میلیارد نفر در سراسر دنیا از اینترنت استفاده می‌کنند. این میزان نسبت به سال ۲۰۰۵، سیصد درصد افزایش داشته است. روند استفاده از اینترنت همچنان صعودی است و قرار هم نیست این روند متوقف شود.

اگر شما در حال استفاده از تبلیغات آنلاین هستید  باید بگوییم از قافله عقب مانده‌اید دوست من. درست است که اینترنت دسترسی مستقیم به بیش از نیمی از جمعیت جهان را در اختیارتان قرار می‌دهد (بیش از نیمی از مخاطبان شما در این گروه هستند) اما کانال‌های مختلف زیادی در اینترنت وجود دارد که باید تبلیغات خود را به سمت آن‌ها معطوف کنید.

بازاریابان امروزه با استفاده از چندین جبهه، به چندین روش و با بودجه‌های مختلف می‌توانند صدای خود را به گوش مخاطبان مورد نظرشان برسانند. آن‌ها همچنین ابزارهای مختلفی دارند (بسیاری از این ابزارها رایگان هستند) که در اجرای استراتژی تبلیغات به کمکشان می‌آیند.

در این قسمت از راهنمای جامع تبلیغات به معمول‌ترین روش‌های تبلیغات آنلاین خواهیم پرداخت:

تبلیغات جستجوی پولی

گوگل، یاهو و سایر موتورهای جستجو هر یک تبلیغات پولی خودشان را دارند. به این تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (Pay-Per-click) یا PPC می‌گویند و با ارائه کلمات کلیدی و قرار دادن تبلیغات در صدر نتایج جستجو به تبلیغ شرکت‌ها کمک می‌کنند.

وقتی شخصی از یکی از این موتورهای جستجو استفاده کرده و یک کلمه کلیدی را در آن سرچ می‌کند، تبلیغ کنندگان می‌توانند تبلیغاتشان را در بالای نتایج جستجوی ارگانیک نمایش دهند. این همان چیزی است که باعث شده PPC قدرت زیادی پیدا کند (قرار دادن تبلیغات در صدر نتایج جستجو شده در موتور جستجو با توجه به ارتباط موضوع). در تصاویر زیر چند مثال را می‌بینیم:

چهار مورد ابتدای لیست که در مربع قرمز قرار دارند تبلیغات هستند. بخش پایین‌تر در مربع آبی، نتایج ارگانیکی را می‎بینید که به عنوان نتایج بهینه توسط موتور جستجو به کاربران ارائه شده است.

تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی

پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی می‌دانند که محتوا چقدر ارزشمند است و به همین دلیل هم گزینه پشتیبانی و تقویت پست‌ها را در اختیار کاربران خود قرار داده‌اند. تبلیغات شبکه‌های اجتماعی پیام شما را در مقابل دیدگان مخاطبان هدف شما قرار داده و آن‌ها را به مشارکت، کلیک کردن و خرید تشویق می‎کنند. با گذشت زمان، سایت‌های شبکه‌های اجتماعی به جای محتوای ارگانیک، تبلیغات را در اولویت قرار داده و فضای بیشتری را برای آن در نظر می‌گیرند چون این موارد برای آن‎ها درآمد بیشتری به‌همراه دارند.

اگر یک کسب‌وکار یا برند جدید دارید سعی کنید از تبلیغات شبکه‌های اجتماعی بیشتر استفاده کنید. با این کار علاوه بر تبلیغ محصولات و خدماتتان می‎توانید صفحات شبکه‌های اجتماعی خود را ارتقا داده و مخاطبان بیشتری را به سوی شرکت خود جذب کنید.

پلتفرم‌هایی مثل فیس‌بوک، اینستاگرام، لینکداین و توییتر هر یک نسخه خاص خودشان را برای تبلیغات دارند.

در این قسمت از راهنمای جامع تبلیغات چند نمونه از فیدهای تبلیغاتی شبکه‌های اجتماعی را به شما نشان می‌دهیم:

فیس‌بوک

اینستاگرام

لینکداین

توییتر

تبلیغات بومی و محتوای دارای اسپانسر

اصطلاح محتوای حمایت شده از سال ۱۹۲۲ پدید آمد یعنی از وقتی که برندها اسپانسر یک برنامه کامل رادیویی می‌شدند. امروزه محتوای دارای اسپانسر بیشتر به تبلیغات بومی، محتوای وبلاگ‎ و مقاله‌هایی گفته می‌شود که برندها برای ایجاد آن هزینه پرداخت می‌کنند.

آیا تابحال یک مقاله Buzzfeed را خوانده‌اید که در آن به یک محصول یا خدمات خاص اشاره شده یا اینکه خرید آن به شدت توصیه می‎شود؟ این مقاله احتمالا یک محتوای حمایت شده توسط یک برند خاص است.

مقاله‌ای با عنوان «۱۰ دلیل برای اینکه در سفر بعدی باید گوشیتان را کنار بگذارید» با حمایت یک سایت رزرو هتل به نام Agoda ارتقا داده شده است. آیا این مقاله به تبلیغ خدمات این شرکت می‌پردازد؟ خیر. هدف اصلی این مقاله آگاهی بخشی و سرگرم ساختن مخاطب است، امادر این مقاله و در دل متن چندین بار به نام Agoda اشاره شده است.

در بالای مقاله، در خطوط آغازین قبل از شروع محتوا، خواننده متوجه می‌شود که این مطلب توسط شرکت Agoda پشتیبانی می‌شود. وقتی مخاطب به خواندن محتوا ادامه می‎دهد هم در بین متن با یکی از تبلیغات آن شرکت رو‌به‌رو می‌شود.

استفاده از محتوای حمایت شده یک راه عالی برای ارتقای برند در محتوایی است که مخاطبان شما با آن سروکار دارند.

تبلیغات نمایشی و بنر

بنرها و تبلیغات نمایشی جزئی از تبلیغات جستجو هستند و از مدلی شبیه به PPC پیروی می‎کنند. اما به جای تبلیغات متنی، مشتریان تبلیغاتی با جلوه‌های بصری بیشتر را مشاهده می‌کنند.

تبلیغات بنری معمولا مستطیل‌های افقی هستند که در بالای صفحه وب نمایش داده می‌شوند. این در حالی است که تبلیغات نمایشی کوچکتر هستند و در اطراف صفحه (مانند آنچه که در اسکرین‌شات بالا می‌بینید) نمایش داده می‌شوند.

ممکن است شما جزء طرفداران تبلیغات چاپی سنتی در مجلات یا ایستگاه‌های مترو باشید، شاید هم ارتقای آنلاین تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی یا موتورهای جستجو را ترجیح بدهید. در هر صورت چندین قاعده کلی در دنیای تبلیغات وجود دارد که استفاده از آن در کار شما تفاوت‌آفرین هستند. در این بخش از راهنمای جامع تبلیغات قصد داریم بهروش‌هایی را به شما معرفی کنیم که باید آن‌ها را در تمامی تبلیغات خود اعمال کنید.

بخش چهارم: بهترین روش‌های تبلیغات

بهروش‌ها، نکات و حقه‌های زیادی وجود دارد که در بحث تبلیغات می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. بهروش‌ها در تبلیغات همچون هنری است که با گذشت زمان تکامل پیدا کرده و با ظهور تبلیغات مدرن و رسانه‌های جدید، روش‌های جدیدتری هم در حال پدید آمدن هستند.

در این قسمت از راهنمای جامع تبلیغات پنج مفهوم معروف در دنیای تبلیغات را به شما معرفی می‌کنیم. استفاده از این مفاهیم هنوز هم در انواع تبلیغات کاربرد دارند و فرقی هم ندارد که شما از چه روش یا واسطه‌ای برای تبلیغ کار خود استفاده می‌کنید.

 استفاده صحیح از این تکنیک‌ها برای برند و محصولات شما شگفتی آفرین خواهند بود.

جلب احساسات

بسیاری از افراد ASPCA را یک کسب‌وکار به حساب نمی‌آورند اما آگهی تبلیغاتی فراموش نشدنی سارا مکلاکلن (Sarah McLachlan) یک نمونه بارز از جلب احساسات مردم برای تشویق آن‌ها به انجام یک کار است.

برای اکثر ما، تصاویری که در آن آگهی نمایش داده می‌شود ناراحت کننده است – حتی برخی ممکن است از آن روی برگردانند. اما از آنجا که این تصاویر تاثیر زیادی روی روحیه می‌گذارند احتمال کمک به حیوانات نیازمند بعد از دیدن آن افزایش پیدا می‌کند.

مطالعات نشان داده مردم برای تصمیم‌گیری درباره یک برند بیش از اطلاعات، به احساسات و عواطفشان وابسته هستند. گاهی پاسخ‌های عاطفی به تاثیر تبلیغات باعث می‌شود شخص بیش از مقدار مورد نظر آن تبلیغ دست به خرید بزند.

گاهی اوقات تلاش برای برانگیختن شادی، ناراحتی، ترس یا خشم مردم می‌تواند باعث شود افرادی که تحت‌تاثیر قرار گرفته‌اند پیامتان را بهتر درک کنند – و تبلیغ شما از حالت یک محتوای ساده‌ی خواندنی یا شنیدنی فراتر می‌رود.

ایجاد ارتباطات مثبت

وقتی شرایطی به وجود بیاید که در آن مشتریان از خرید محصول شما احساس خوشحالی کنند یا با خرید آن به یک هدف برسند احتمال توجه نشان دادنشان بیشتر خواهد بود. در این صورت محصول یا خدمات شما در ذهن مشتری نقش می‎بندد و اقدام به خرید می‎کند.

در حقیقت ممکن است پیش از این، بدون اینکه متوجه شده باشید این اتفاق برایتان افتاده باشد. تابحال ‎شده که یک سلبریتی یا اینفلوئنسر در اینستاگرام محصول یا برندی را نمایش بدهد و شما هم دلتان بخواهد آن را امتحان کنید؟ شرکت‌ها از این ارتباطات ناخودآگاه در تبلیغات استفاده می‌کنند و امیدوارند شما به عنوان مخاطب حس مثبتی درباره آن محصول یا خدمات پیدا کنید.

آهنگ‌های جذابی مثل «Nationwide در کنار شما است» یکی از مثال‌هایی است که به مردم کمک می‌کند با برند Nationwide احساس دوستی داشته باشند. کوکاکولا (Coca-Cola) یک کمپین تبلیغاتی برای برندش دارد که برند خود را در ارتباط با دوستان، خانواده و سرگرمی نشان می‌دهد. هدف کوکاکولا این است که وقتی شما به این فکر می‌کنید که در مهمانی از چه نوشیدنی استفاده کنید یا برای پیک‌نیک چه نوشیدنی با خود به همراه ببرید، نام برند آن‌ها به ذهنتان بیاید.

وقتی در حال ایجاد تبلیغات هستید به این فکر کنید که چه احساسات، خواسته‌ها یا اهدافی را می‌خواهید با برند خود مرتبط بسازید. این احساسات یا اهدافتان را به شکل دلخواه از طریق ویدیو یا داستان در تبلیغات خود بگنجانید. برای تبلیغات خود از اینفلوئنسرهایی استفاده کنید که ارزش‌های اصلی و رفتارشان با برند شما همخوانی دارند و از آن‌ها برای ارتقای ارتباط مثبت استفاده کنید.

ایجاد اثر ارابه موسیقی

مردم دوست دارند همه چیز را امتحان کنند. این طبیعت انسان‌ها است. نه شما و نه ما از این مصداق مستثنا نیستیم.

و این موضوع پایه خواسته‌های انسانی است که باعث می‌شود اثر ارابه موسیقی یا Bandwagon Effect تا این حد تاثیرگذار باشد. مردم نمی‌خواهند در هیچ چیزی از دیگران عقب بمانند. آن‎ها به نظر اطرافیان خود اهمیت می‎دهند و مطمئنا نمی‌خواهند کسی باشند که در استفاده از یک محصول جدید و عالی ار بقیه جا مانده است.

برندهایی مثل Maybelline این مفهوم را به خوبی درک کرده‌اند و از آن در تبلیغاتشان بهره گرفته‌اند. ریمل‌های این شرکت بسیار پرطرفدار شده و آن‌ها در هر دو ثانیه یک عدد از این محصول را به فروش می‌رسانند. چنین رقمی در نتیجه مقبولیت اجتماعی و شعار این محصول با عنوان «محبوب‌ترین ریمل آمریکا» به دست آمده است.

از رضایت مشتریان، داده‌های نظرسنجی یا محتوای قابل اشتراک‌گذاری برای برندتان استفاده کنید و باعث شوید مخاطبان احساس کنند این محصول ارزش خرید را دارد. ارائه تخفیف برای کسانی که تبلیغات شما را با دوستان یا اعضای خانواده خود به اشتراک می‌گذارند هم روش دیگری است که می‌توانید از آن استفاده کنید – به این ترتیب مخاطبان خودشان برای شما مشتری ایجاد می‌کنند. در هر صورت، از تبلیغات برای ایجاد محیطی استفاده کنید که مردم بخواهند به آن بپیوندند.

تمرکز روی مزایا به جای ویژگی‌ها

ویژگی‌ها و مزایای محصول، دو مبحث کاملا متفاوت هستند. ویژگی‌های محصول به جزئیاتی گفته می‌شود که به محصول یا خدمات شما مرتبط است مثل اندازه نیمکت یا مواد تشکیل دهنده شامپو. در حالی که مزایا توضیح می‌دهد چرا یک شخص باید این نیمکت یا شامپو را از شما بخرند و با این محصول زندگی آن‌ها چه تغییری خواهد داشت. به عبارت دیگر در چنین تبلیغی به مخاطبان نشان می‎دهید این خرید چه مزایایی برای آن‌ها خواهد داشت.

تبلیغات باید روی مزایایی که محصول یا خدمات به همراه دارند تمرکز داشته باشد و نه مسائل فیزیکی مربوط به آنچه که قرار است فروخته شود.

نحوه تبلیغ خط هوایی Southwest Airline را در تصویر زیر ببینید. به جای توضیح خط به خط و بلیط‌هایی که شرکت ارائه می‌دهد فقط در تصویر یادآور شده که اگر از آن‌ها خرید کنند زندگی‌شان به چه شکلی خواهد بود. در این تبلیغ، تمرکز روی مزایا است.

به جای اینکه فضای ارزشمند تبلیغات خود را با نوشتن جزئیات محصول یا خدمات اشغال کنید، درباره این صحبت کنید که این خرید به چه شیوه‌هایی می‌تواند روی مشتریان تاثیر مثبت داشته باشد. اگر این کار را به درستی انجام دهید و تبلیغات خلاقانه و پرفایده‌ای را در برابر مخاطبان قرار دهید مشتریان خودشان به دنبال جزئیات مربوط به آن به جستجو خواهند پرداخت.

داستان‌پردازی

برای تبلیغات خود یک داستان جذاب داشته باشید. داستان‌پردازی باعث می‎شود تصویر بزرگتری از برند یا شرکت در ذهن ایجاد کنید و این تصویر فقط به یک محصول یا خدمات محدود نخواهد بود. وقتی داستان‌ها طنین‌انداز شود و فرد با آن ارتباط برقرار کند بسیار راحت‌تر می‎توانید به او این انگیزه را بدهید تا کاری را انجام دهد.

داستان‌پردازی یکی از تکنیک‌هایی است که باید آن را در تمام تبلیغات خود تزریق کنید. در واقع، اگر هنوز داستان کلی برندتان را آماده نکرده‌اید حتما باید این کار را انجام دهید. تحقیقات نشان داده داستان‌هایی که باعث می‌شوند یک برند « ضرورتا باورپذیر و منسجم» نشان داده شود برای درگیر ساختن مشتریان و تاثیرگذاری روی آن‌ها کارکرد بسیار خوبی دارد.

شرکت داو (Dove) از داستان‌پردازی در کمپین مشترک خود با Operation Homefront استفاده کرده است. ویدیوهای تبلیغاتی این شرکت دارای داستان‌های واقعی از مردان نظامی است که به خانواده‌های خود پیوسته‌اند. این تبلیغات به طور مستقیم محصول را ارتقا نمی‎دهد اما داستان برند داو را می‎گوید (و در این میان قلب بینندگان را هم تکان می‌دهد).

تعیین داستان برند به شما کمک خواهد کرد یاد بگیرید چطور به بهترین شکل در تلاش‌های تبلیغاتی و بازاریابی‌تان نمایش داده شوید.

در ادامه این راهنمای جامع تبلیغات به چند مورد از به‌یادماندنی‌ترین کمپین‌هایی که در عمل از این بهروش‌ها استفاده کرده‌اند اشاره خواهیم کرد.

بخش پنجم: ۴ تبلیغات-ماندگار

همیشه بهترین تبلیغات برای شما بهترین معلمان هستند. فرقی هم ندارد این تبلیغات به شکل کپی‌رایتینگ، طراحی و با واسطه باشد یا مربوط به کمپین‌های دارای اجرا و هدف‌گیری خوب باشند. این تبلیغات همیشه می‎توانند چیزهای جدیدی به شما یاد بدهند یا موقعیت فعلی شما را دستخوش تغییر کنند.

در پایان مقاله راهنمای جامع تبلیغات قصد داریم از کمپین‌هایی یاد کنیم که نشان قابل‌توجهی از خود در تاریخ تبلیغات به جای گذاشته‌اند:

۱. نایکی: فقط انجامش بده

در اواخر دهه ۱۹۸۰، شرکت نایکی کمپین «فقط انجامش بده (Just Do It)» را راه‌اندازی کرد.

در آن زمان شرکت ریباک (Reebok) نسبت به نایکی فروش بیشتری داشت و این شرکت باید هر چه سریعتر اقدامی را در برابر این رقیب سرسخت خود بکار می‌گرفت.

اما فقط این اصطلاح سه کلمه‌ای نبود که توانست توجه جهان را به این شرکت جلب کند. در کمپین تبلیغاتی جدید، نایکی از انسان‌های واقعی که محصولات شرکت را پوشیده بودند برای تبلیغ استفاده کرد. درست برخلاف ریباک که برای تبلیغ فقط لباس و کفش را نشان می‌داد.

استفاده از ترکیب قوی افراد و محصولات به نایکی اینطور کمک کرد: درآمد شرکت در سال ۱۹۸۸ به مقدار ۸۰۰ میلیون دلار بود، با این کمپین فقط ظرف ده سال این رقم به ۹.۲ میلیارد دلار رسید.

۲. شرکت میلرلایت

کارکنان شرکت میلرلایت (Miller Lite) برای رسیدن به هدفشان از متمایزسازی استفاده کردند: تا «مردان واقعی» به خرید نوشیدنی‌هایشان اشتیاق پیدا کنند. آنها به کمک کمپین «طعم عالی، سبک (Great Taste, Less Filling)» تا چندین دهه بعد از راه‌اندازی کمپینشان توانستند در صنعت نوشیدنی‌های سبک پیشرو باشند.

۳. فولکس واگن

اگرچه فولکس واگن (Volkswagon) به طور رسمی از تولید مدل سوسکی (Beetles) خود دست کشید اما کمپین «کوچک فکر کن (Think Small)» آن برای همیشه در تاریخ تبلیغات ثبت خواهد ماند.

آژانس تبلیغاتی Doyle Dane & Bernbach (DDB) می‌دانست که اگر بخواهد با پیشگامان صنعت خودروسازی رقابت کند باید طرز فکر مردم را تغییر بدهد. بنابراین فولکس واگن اعتراف کرد با اینکه مدل سوسکی‌اش واقعا کوچک بود هنوز هم قدرتش به مقداری هست که ارزش فروش را داشته باشد.

اصالت و صداقت در این کمپین کوچک و بی‌عیب‌ونقص در نهایت مثمرثمر واقع شد.

۴. داس ایکوییس

از داس ایکوییس (Dos Equis) با هنرنمایی پیچیده، خونسرد و لحن کنایه‌آمیزی که دارد هیچ جای تعجبی نیست. کمپین «جذاب‌ترین مرد دنیا (The Most Interesting Man in the World) باعث شد این مرد معروف شود.

این کمپین ارتباط مثبتی بین نوشیدنی داس ایکوییس و احساس پختگی و شعف ایجاد کرد. فروش شرکت بعد از راه افتادن کمپین ۲۲ درصد افزایش پیدا کرد.

جالبتر از آن، نحوه رسیدن به این موفقیت در زمانی بود که بازار از نوشیدنی‌های وارداتی پر شده و میزان واردات به ۴ درصد رسیده بود. این کمپین جزء اصلی موفقیت این شرکت بود.

برای یادگرفتن نحوه جلب توجه مشتریان از یک متخصص آموزش بگیرید. این کمپین‌ها نمونه‌ای عالی از نحوه استفاده برندها از داستان‌های واقعی، انسان‌های واقعی، حرف‌های واقعی و رسیدن به موفقیت در کسب‌وکار هستند.

تبلیغات به رشد بیشتر شما کمک می‌کنند

تبلیغات با داشتن این تاریخچه پویا و متراکم، ابزاری باورنکردنی برای اضافه کردن به جعبه ابزار بازاریابی شما است.

شما برای تبلیغات چاپی، حمایت از برنامه‌های رادیویی، آگهی‌های بازرگانی تلویزیون و ارتقا در شبکه‌های اجتماعی فرصت‌های بی‌پایانی در اختیار دارید.

برای اینکه بهتر بتوانید با مخاطبان خود ارتباط گرفته و آن‌ها را درگیر کنید به زبان مشتریان صحبت کنید، احساسات آن‌ها را جلب کنید، به خواسته‌های آن‌ها توجه کنید و یک داستان اصیل برای برندتان ایجاد کنید که نشان دهد چطور برند شما با ارزش‌های آن مطابقت دارد.

با بکارگرفتن این بهروش‌های آزمایش شده در تبلیغات شما قادر خواهید بود یک برند مغناطیسی ایجاد کنید که مشتریان را جذب کرده و درآمد تولید می‌کند.

از این راهنمای جامع تبلیغات پیروی کنید، در این صورت شاهد خواهید بود که برندتان به نامی ماندگار در تاریخ تبدیل خواهد شد.