ریحون یکی از سامانههای آنلاین سفارش غذا در ایران است که داستان پر فرازونشیب پیدایش آن، بسیار جالب و خواندنی است! از آنجا که افراد بسیاری روزانه از این اپلیکیشن استفاده میکنند، ما تصمیم گرفتیم تا در این مطلب از استارتاپت، شما را با داستان ریحون این سامانه محبوب و خوشمزه، آشنا کنیم.
سهیل علوی، یک جوان ۳۲ ساله تهرانی، بنیانگذار داستان ریحون است. او در سال ۱۳۸۴، ایران را بهقصد تحصیل در کانادا ترک کرد و سال ۱۳۸۷ (۲۰۰۹ میلادی)، در رشته هنرهای دیجیتال (Digital Media Arts) از کالج سنکا کانادا فارغالتحصیل شد. او همچنین New Media را در دانشگاه رایسون تورنتو و علوم کامپیوتر را در دانشگاه UNB فرا گرفت.
سهیل همبنیانگذار چهار استارتاپ در کشورهای آمریکا، کانادا، چین و ایران بود. همچنین در دو شتابدهنده، یکی زیرمجموعه تک استارز چین و دیگری آواتک ایران، شرکت داشته است. او درمجموع، باعث جذب ۲۳ میلیون دلار سرمایه شد و برای بیش از ۴۲۰ نفر، شغل ایجاد کرده است.
سهیل علوی در سال ۱۳۹۳ بهدلیل فوت پدرش به ایران آمد و تصمیم داشت بعد از اتمام مراسم، مجددا به کانادا برگردد. اما با مشاهده تغییرات ایجادشده در فعالیتهای اقتصادی و افزایش افراد ریسکپذیر، مشتاق شد تا در ایران بماند و کاری را شروع کند. بهدلیل تجربه ۱۰ سالهای که در خارج از کشور بهدست آورده بود، از او دعوت شد تا به کارآفرینان تازهکار کمک کند و بهعنوان مربی در مرکز شتابدهی آواتک، کار خود را آغاز کرد.
او در ۱۰ سالی که خارج از کشور زندگی میکرد، تمام وعدههای غذایی خود را بهصورت آنلاین، سفارش میداد و هنگامیکه به ایران آمد؛ کمبود چنین سرویسی را بهشدت احساس کرد. زمانیکه او در مرکز شتابدهی آواتک، رستورانهای خوب آن منطقه را نمیشناخت و هربار که برای سفارش غذا از دیگران پرسجو میکرد، با حجم زیادی از تراکتهای تبلیغاتی مواجه میشد که باید از بینشان انتخاب میکرد. همین مسئله او را به فکر راهاندازی سامانه آنلاین غذا انداخت.

شروع داستان ریحون
سهیل ایده خود را با دو نفر از دوستانش به نام رامین و پرهام مطرح کرد. آنها کار را شروع کردند و در کمتر از یک ماه، اولین سفارش در سایت ثبت شد و داستان ریحون شکل گرفت. آنها با ارائه نسخه اولیه به سرمایهگذاران، سرمایه قابلتوجهی دریافت کردند و اولین دفتر رسمی ریحون را در یوسف آباد تهران افتتاح کردند. سهیل که از ابتدا قصد ماندن در ایران را نداشت، به خودش سه سال زمان داده بود و در این مدت، دنبال افرادی گشت تا بتوانند راه او را ادامه دهند. خوشبختانه با بابک کبیری، مدیر عامل فعلی ریحون و آنتونی ساماتراکیس آشنا شد.
بابک متولد سال ۱۳۶۲ در شهر بابل بود، اما بیشتر در تهران زندگی میکرد. او در رشته مهندسی مواد سرامیک تحصیل کرد و در سال ۱۳۸۴ توانست در شرکت بینالمللی نوکیا نتورک که کار شبکههای مخابراتی را انجام میداد، مشغولبهکار شود. بابک در مدت هفت سالی که در این شرکت کار کرد، با فرهنگها و افراد مختلفی آشنا شد و تجربیات باارزشی بهدست آورد. از آنجایی که کار او در حوزه مدیریت پروژه و نوعآوری در ساخت محصولات بود، تحصیلات خود را در زمینه مهندسی مواد سرامیک بود، مطابق با نیاز کارش تغییر داد و از انستیتو مدیریت پروژه آمریکا، مدرک حرفهای مدیریت پروژه را دریافت کرد. همچنین در سازمان مدیریت صنعتی هم تحصیلات خود را در رشته MBA ادامه داد.
در سال ۹۰-۹۱ بهواسطه تحریمها، تجارت نوکیا در ایران محدود شد. او بهکمک تجربیات خود در شرکت نوکیا و گذراندن دوره «رهبران آینده نوکیا» در آن شرکت، توانست در سال ۹۲، کسبوکار «آمین» را که در حوزه توانمندسازی و توسعه فردی فعالیت داشت، راهاندازی کند. آمین درواقع، حوزههای مربیگری و رهبری را پوشش میداد و بابک آنچه را که در نوکیا یاد گرفته بود، با زبان ساده به مردم بیان میکرد. اما در نهایت بهدلیل کمبود سرمایه، کسبوکار خود را رها کرد.

بابک بعد از آمین، تحت عنوان مدیر اجرایی وارد شرکت سرآوا شد و در آنجا مسئولیت به ثمررساندن پروژهها را برعهده گرفت. او در دی ماه ۹۴ با سهیل علوی بنیانگذار داستان ریحون آشنا شد. در آن زمان ریحون باوجود تیم قوی، دچار ضعف عملیاتی بود و تعداد محدودی رستوران را پوشش میداد. تقریبا ۹ ماه از شروع داستان ریحون گذشته بود که بابک به این تیم پیوست و طی یک ماه، تیم فروش را راه انداخت و قرادادها را استانداردسازی کرد. در فاصله یک ماه، تعداد رستورانها که در ابتدا بین ۵۰ تا ۶۰ عدد بود، به ۳۰۰ رستوران رسید. سپس شروع به تبلیغات کردند، تعداد سفارشات ریحون بیش از ۱۰ برابر رشد کرد و حجم تقاضا بالا رفت. بعد از مدتی، پروژههای دیگری به بابک پیشنهاد شد که باید بین آنها و بازگشت به ریحون، یکی را انتخاب میکرد.
او بهدلیل جذابیت بیشتر فضای ریحون، آن را انتخاب کرد. باوجودیکه سهیل بنیانگذار و تقریبا همهکاره ریحون بود؛ تنها ۳۰ درصد سهام را در اختیار داشت و از آنجاییکه روابط گستردهای هم نداشت، با مشکلاتی در تامین نیروی انسانی مواجه بود. از اینرو سهیل علیرغم میل باطنیاش، از سمت مدیرعاملی کنار گذاشته شد و مدیریت محصول را برعهده گرفت. در دی ماه ۱۳۹۵، بابک مدیرعامل ریحون شد تا بهکمک سهیل، سرمایه ایرانی جذب کنند که البته نتیجهای نداشت. از آنجایی که شرکت سرآوا، دو بار در ریحون سرمایهگذاری کرده بود و ۴۹ درصد سهام را در اختیار داشت؛ آنها نمیخواستند که سرآوا با سرمایهگذاری بیشتر، مالک شرکت شود.
درنهایت در سال ۱۳۹۶ که ریحون وضعیت نامساعدی داشت و حدودا چهار ماه بود از تمامشدن سرمایهشان میگذشت، موفق به جذب یک سرمایهگذار یونانی شدند. این تیم یونانی که قبلا تجربه چنین فعالیتی را داشت، یکی از افراد خبره خود بهنام آنتونی ساماتراکیس را به ایران فرستاد تا با ریحون همکاری کند و امور بازاریابی را بهدست گیرد. بعد از ورود آنتونی و سرمایهگذاری یونانیها، داستان ریحون جانی دوباره گرفت.
سهیل هم باید بین ماندن در ایران و رفتن به کانادا، یکی را انتخاب میکرد. از آنجاییکه دیگر مدیرعامل نبود و نمیخواست برای اقامتش در کانادا هم مشکلی پیش بیاید، از ایران رفت و در آنجا ایدههای نوآراوانه خود را دنبال کرد. البته برای سهم سهیل هم مشکلی پیش نیامد و شنیدهها حاکی از آن است که در شرف فروش آن است.
اکنون تعداد رستورانهای فعال در ریحون، به ۳۵۰۰ عدد رسیده که فقط محدود به شهر تهران نیست. درحال حاضر، بیش از ۴۰ شهر زیرنظر ریحون هستند و همچنان هم قصد دارد تا شهرهای بیشتری را تحت پوشش خود درآورد.

ریحون و چیلیوری که هر دو در حوزه سفارش آنلاین غذا فعال هستند، در چهارم دی ماه ۱۳۹۸ باهم ادغام شدند تا با بزرگترین رقیب خود یعنی اسنپفود، رقابت کنند و جایگاه آن را در بازار بهدست آورند. بنیانگذاران این دو شرکت بعد از متحدشدن، به سرمایهگذارانی که برای سرمایهگذاری در هر کدام از شرکتهای آنها مردد بودند که کدامیک موفقتر است؛ پیام دادند که از این بهبعد میتوانند با ریسک کمتری سرمایهگذاری کنند. حال باید منتظر نشست و دید که همکاری این دو تیم قدرتمند با جایگاه اول اسنپفود در این حوزه، چه خواهد کرد.