در حال حاضر بیش از ۲.۸ میلیون اپلیکیشن در فروشگاههای گوگل پلی (Google Play Store) و اپ استور اپل (Apple app Store) وجود دارد و بهنظر میرسد که ساخت اپلیکیشن، سادهتر از همیشه شده است. امروزه قالبهای (Framework) زیادی برای توسعه اپلیکیشن وجود دارد؛ ضمن اینکه تعداد توسعهدهندگان و کانالهای ارائه این اپلیکیشن ها هم بیشتر شده است. اما در کنار سادهترشدن فرآیند ساخت اپلیکیشن، پیداکردن ایدههای ناب، سخت شده است. در این مقاله استارتاپت به معرفی هشت مورد از موفقترین اپلیکیشن های ساختارشکن تاریخ میپردازیم که هنوز هم به کار خود ادامه میدهند؛ اپلیکیشن هایی که توانستهاند بهخوبی قواعد موجود در حوزه خود را تغییر دهند.
۱. اپلیکیشن اوبر (Uber)

اوبر (Uber)، یکی از اپلیکیشن های ساختارشکن تاریخ است که در این قسمت به آن میپردازیم. موفقترین اپلیکیشن ها سعی میکنند که مشکل خاصی را حل کنند. ایده ایجاد تاکسی اینترنتی هم پس از تلاشهای تراویس کالانیک (Travis Kalanick) و گریت کمپ (Garrett Camp) برای گرفتن تاکسی در پاریس، در ذهنشان شکل گرفت. حالا پس از گذشت ۱۰ سال، اوبر به مرز مدیریت ۱۴ میلیون سفر در روز رسیده است. این اپلیکیشن توانست صنعت رو به افول تاکسیرانی را دوباره احیا کند. در این برنامه، پس از مشخصشدن مبلغ کرایه نهایی، میتوان آن را بهصورت مجازی پرداخت کرد. تمام این کارها بهسادگی لمس یک دکمه در رابط کاربری سیاه و سفید اوبر در دسترس کاربر قرار میگیرد. کاربر فقط باید مبدا و مقصد خود را مشخص کند.
البته اوبر چالش اعتراض رانندگان تاکسی و همچنین موانع حقوقی را تجربه کرد. اما در نهایت، موفقیت آن باعث بهوجودآمدن اپلیکیشنهای مشابه شد. شرکتهای تاکسیرانی هم بهناچار خود را با شرایط جدید تطبیق دادند. اوبر چندین بار به طراحی مجدد رابط کاربری خود پرداخت که آخرین مرتبه آن در سال ۲۰۱۸ صورت گرفت.
۲. اپلیکیشن گراب هاب (GrubHub)
گراب هاب (GrubHub) از اپلیکیشن های ساختارشکن تاریخ است که فرصتی برای ایجاد زندگی سادهتر و مرتبتر فراهم میکند. رستورانها اغلب در بازاریابی آنلاین بهخوبی عمل نمیکنند و فقط فهرستی از منوی خود را ارائه میدهند؛ چیزی که برای دنیای دیجیتالی امروز، قابلقبول نیست. از طرفی سفارشات تلفنی هم غالبا با شکایاتی درخصوص تاخیر در تحویل غذا، همراه هستند.
گراب هاب در سال ۲۰۰۴ تاسیس شد و توانست همه این مشکلات را تا حد زیادی کاهش دهد. امکان مرور منوها، دیدن عکس غذاها، استفاده از کدهای تخفیف و پرداخت هزینه هنگام تحویل، از جمله امکانات اپلیکیشن بودند. خیلیزود رقبای قدرتمندی برای این اپلیکیشن پیدا شدند؛ رقبایی مثل Deliveroo در لندن و Glovo در بارسلونا. این اپلیکیشنها، از تجربه کاربری بهتری نسبت به GrubHub برخوردار بودند و همین موضوع، کار را برای سازندگان این اپلیکیشن سختتر کرد.
۳. اپلیکیشن گوگل مپ (Google Maps)

امروزه نقشهها و اطلسهای فیزیکی بیشتر جنبه دکوری پیدا کردهاند. ضمن اینکه ابزارهایی مثل TomTom و Garmin هم که از GPS استفاده میکردند، بهکلی منسوخ شدند. اکنون برنامه رایگانی به نام Google Maps، جای خالی این ابزارها را بهخوبی پر کرده است. تاثیر Google Maps بر این حوزه، حتی بیشتر از صنایع نقشهبرداری و ابزار مبتنی بر GPS است. این اپلیکیشن، حتی توانست انقلابی در نحوه پیداکردن مشاغلی که در اطراف کاربر وجود دارند، بهوجود بیاورد؛ مشاغلی که پیش از این، بسیاری از آنها را نمیشناختیم.
اپلیکیشنهای مسیریابی زیادی مثل Waze و Apple Maps وجود دارند اما هیچکدام از آنها نتواستند به مرز بیش از یک میلیارد دانلود Google Maps، نزدیک شوند. ادغام این اپلیکیشن با سایر ابزارهای گوگل، آن را بهنوعی نوشدارو برای حل تمام مشکلات تبدیل کرده است. چون حالا گوگل میتواند با توجه به تماسها، بازدیدها، سؤالات، عکسها و دیگر موارد، نقشه و مسیر موردنظر کاربر را شخصیسازی کند.
۴. اپلیکیشن ترنسفر وایز (Transferwise)

شاید هدفی بزرگتر از ایجاد تحول در سیستم بانکی وجود نداشته باشد. تا مدتهای طولانی، برای انتقال مقادیر بالای پول بین کشورهای مختلف، راهی جز بستهبندی پولهای نقد و قراردادن آنها در یک چمدان نبود. استارتاپهای بسیاری، فرصت کاهش هزینهها در سیستم خدمات مالی را شناسایی کردند و بههمیندلیل، اپلیکیشنهای زیادی در حوزه مالی توسعه یافت. از جمله این اپلیکیشنها میتوان به Robinhood برای مبادله سهام، Square برای تغییر نحوه پرداختهای مالی و Venmo برای سادهترشدن پرداخت قبضها و صورتحسابهای مالی اشاره کرد.
اما TransferWise شاید یکی مهمترین اپلیکیشن های ساختارشکن تاریخ در حوزه بانکی باشد. این اپلیکیشن توسط کارآفرینانی اهل استونیا (Estonia) شهری در شمال اروپا، به نامهای کریستو کارمن (Kristo Käärmann) و تاوت هینریکاس (Taavet Hinrikus) تاسیس شد. این اپلیکیشن بهسادگی توانست امکان انتقال بینالمللی پول با هزینهای کمتر از بانکهای بزرگ را فراهم کند. در این اپلیکیشن، کاربران با یک رابط کاربری ساده و بیدردسر، روبهرو هستند. آنها میتوانند زمان دقیق رسیدن پولشان به مقصد را مشاهده کنند. جای تعجب نیست که میزان گردش مالی این اپلیکیشن در ۷۲ کشور و با بیش از چهار میلیون مشتری، به ۴ میلیارد دلار در ماه هم میرسد.
۵. اپلیکیشن اسپاتیفای (Spotify)
دیگر اپلیکیشن ساختارشکن تاریخ، اسپاتیفای (Spotify) است. اسپاتیفای از ایده جدیدی استفاده نکرد اما توانست راه جدیدی برای بهبود و سادهسازی آنچه قبلا هم وجود داشت، ارائه دهد. در واقع، اسپاتیفای مفهوم post-Napster در فروشگاههای آیتیونر (iTunes) را کاملتر کرد. این اپلیکیشن، یک سرویس اشتراک ماهانه برای پخش موسیقی معرفی کرده است؛ سرویسی که یک فضای ذخیرهسازی فیزیکی را هم در اختیار کاربر قرار میدهد.
در اسپاتیفای به میلیونها آهنگ دسترسی دارید و افرادی که با تبلیغات، مشکلی ندارند میتوانند نسخه رایگان آن را دانلود کنند. اکنون بیش از ۲۴۸ میلیون کاربر فعال در این اپلیکیشن وجود دارند. گردآوری مجموعهای از امکانات قدیمی و جدید مثل لیست پخش مشترک یا دسترسی به گنجینه شخصی موسیقی، موجب جذابترشدن این اپلیکیشن شده است.
۶. اپلیکیشن اینستاگرام (Instagram)

عکاسی با گوشیهای همراه، قبل از معرفی اینستاگرام (Instagram) هم رواج داشت اما اینستاگرام به ما این حس را داد که متخصصانی بااستعداد در حوزه عکاسی هستیم. با استفاده از فیلترها و امکانات ویرایشی موجود در این اپلیکیشن، حالا میتوانیم عکسهای بسیار زیبایی از اتفاقات عادی روزمره خود بگیریم؛ از صبحانه خوردن گرفته تا رفتن به محل کار.
اینستاگرام، شیوه عکسگرفتن و به اشتراکگذاشتن آن با سایرین را تغییر داده است. همچنین نحوه تعامل و تجربه هر چیزی از غذاخوردن گرفته تا کلاسهای ورزشی را هم دستخوش تغییر کرده است. ضمن اینکه باعث شد، کسب و کارها بیش از پیش به نحوه ارائه خود فکر کنند. در حال حاضر، اینستاگرام با بیش از یک میلیارد کاربر، روشی آسان و در دسترس برای تبلیغ کسب و کارهای کوچک ایجاد کرده است. اینفلوئنسرهای اینستاگرام میتوانند تاثیر زیادی بر تبلیغ محصولات، سفرها و تجربیات کاربران بگذارند و تمام اینها در کنار هم، به بازاریابان برای رسیدن به اهدافشان کمک میکنند.
۷. اپلیکیشن توییتر (Twitter)
توییتر (Twitter) یکی دیگر از اپلیکیشن های ساختارشکن تاریخ است. ظهور اینترنت، باعث افزایش سرعت انتشار اخبار شد اما توییتر توانست با حذف واسطهها، این سرعت را بیشتر کند و شیوه انتشار اخبار را تغییر دهد. به کمک این اپلیکیشن، هر یک از اعضای عادی جامعه، به خبرنگاران و مفسران تاثیرگذار بر افکار عمومی تبدیل شدند.
حالا دیگر برای فهمیدن اینکه چه اتفاقاتی در اقصی نقاط دنیا رخ داده است، نیازی به مجری یا گزارشگر تلویزیونی نداریم؛ هر فرد به لطف هشتگ (#) میتواند اخبار را در توییتر انتشار دهد یا پیگیری کند. حالا با وقوع یک اتفاق مهم، قبل از اینکه به تلویزیون، رادیو یا حتی شبکههای خبری آنلاین رجوع کنیم، ابتدا به توییتر سر میزنیم.
۸. اپلیکیشن ویچت (WeChat)
قبلا هم گفتیم که موفقترین اپلیکیشن ها، به یک مشکل خاص و حل آن تمرکز دارند. در واقع، رسیدن به همین هدف اولیه است که به آنها اجازه میدهد تا به رشد خود ادامه دهند و حتی نرمافزارهای جانبی برای خود ایجاد کنند. مثلا میتوان به نرم افزارهای Uber Eats یا مسنجر فیسبوک (Facebook Messenger) اشاره کرد. اما در چین، اپلیکیشنی نهتنها یک حوزه بلکه تقریبا تمام حوزهها و صنایع موجود را تحتتأثیر قرار داد.
ویچت (WeChat) در ابتدا بهعنوان واتساپ (Whats App) چینیها شناخته شد؛ در حالیکه کارایی این اپلیکیشن، بسیار بیشتر از یک پیامرسان ساده بود. تقریبا هر کاربردی که به ذهنتان خطور کند، از اشتراکگذاری فایلها تا امکان پرداخت از طریق موبایل، رزرو بلیط و بسیاری موارد دیگر، در این اپلیکیشن ارائه شده است. بسیاری از توسعهدهندگان اپلیکیشن تصور میکردند که این برنامه بهدلیل داشتن یک رابط کاربری شلوغ، باعث کندی آن شده و تجربهای ناامیدکنندهای برای کاربران میسازد. اما ویچت بهطور هوشمندانه، تمام امکاناتش را در یک بسته جامع قرار داد و امروز یکی از پر دانلودترین اپلیکیشنهای موجود در بازار است.