سال ۲۰۱۹، سالی بود که در آن شاهد بازتاب برخی از اصول برجسته طراحی در زمینه رابط کاربری (UI) و طراحی تجربه کاربری (UX) بودیم. مثلا طراحی حالت تاریک (Dark Mode) به یکی از مهمترین بخشهای هر محصول، تبدیل شد و شخصیسازی، بهعنوان یک انتخاب ضروری برای کاربران، در دسترس قرار گرفت. به اینترتیب، اپلیکیشنها و شرکتهای زیادی بهمنظور ایجاد فضای بهتر برای کاربران خود، به رقابت پرداختند.
اما سال ۲۰۱۹، پایان کار نبود؛ ۲۰۲۰ از راه رسید و رقابت برای داشتن فضای کاربری بهمراتب بهتر و تجربه کاربری جذابتر، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در ادامه این مطلب از استارتاپت، باهم نگاهی به مهمترین ترندهای طراحی تجربه کاربری سال ۲۰۲۰ میاندازیم.
۱. ضرورت وجود رابط صوتی
ما در سال ۲۰۲۰، شاهد رشد هرچه بیشتر جستجوهای صوتی خواهیم بود. مطالعات نشان میدهند که استفاده از صدا برای تعامل با دستگاههای هوشمند، به یکی از استانداردهای روز مردم دنیا، تبدیل شده است. تکنولوژیهای صوتی، باهوشتر شدهاند و هوش مصنوعی دستگاههای هوشمند، به یکی از تکنولوژیهایی تبدیل شده که مردم به کمک آن، تعامل برقرار میکنند. به همیندلیل شرکتهای بزرگ برای داشتن هوش مصنوعی زندهتر و صد البته باهوشتر، رقابت تنگاتنگی باهم دارند تا هوشهای مصنوعی با دریافت فرمان صوتی از سوی کاربران، بهترین عملکرد را از خود نشان دهند. همچنین شرکتها با پشتیبانی از زبانهای بیشتر در اپلیکیشن و دستگاه خود، روش جدیدی از تعامل را ایجاد میکنند که پیش از این، نه با لمسکردن و نه با نوشتن متن، قادر به دستیابی آن نبودیم.

۲. طراحی رابط مینیمالیسم و معماری جدید برای ظاهر و عملکرد اپلیکیشن
سالها پیش، داشتن اپلیکیشنی که المانهای تعاملی زیادی داشت، ترندی بود که بسیاری از کاربران را به سمت خود میکشاند. یعنی همهچیز در دسترس و روی صفحه، قرار داشت و انیمیشنهای زیاد، صفحه را شلوغ میکرد؛ اما این ترند، دیگر تمام شده است. المانهای شلوغ، فایدهای جز دورکردن کاربران از اپلیکیشن ندارند. وجود تمام اطلاعات روی یک صفحه، برای کاربران گیجکننده است و همچنین انیمیشنهای اضافی و بهینه نشده، تنها عاملی برای کاهش سرعت اپلیکیشن، محسوب میشوند.
امروزه بسیاری از کاربران به طور همزمان، چند صفحه را باز میکنند و دستگاههای مختلفی برای انجام امور دارند؛ اما از طرفی، توجه آنها به محتوا، کاهش یافته است. به همیندلیل، طراحی مینیمال به یکی از مهمترین مسائل در زمینه طراحی تجربه کاربری تبدیل شده تا این مشکل را حل کند و در عین حال کاربران، تجربه بهتری هنگام استفاده از اپلیکیشن شما داشته باشند. در طراحی مینیمال، المانهای موجود در صفحه، جمعوجورتر و برخی از ویژگیها مخفی اما در دسترس شدهاند؛ همچنین انیمیشنهای پیچیده، جای خود را به انیمیشنهای کوتاه و بهینه دادهاند.
۳. طراحی تجربه کاربری پویا
پیرو بحث پایان دوره ساختارهای پیچیده و عناصر تعامل شلوغ، میتوان گفت که اگر طراحی کاربری شما گیجکننده باشد، تمرکز کار را بههم میریزد و او را از هدفی که بهخاطر آن وارد اپلیکیشن شما شده، دور میکند. بههمین دلیل، طراحی تجربه کاربری اینچنینی، دیگر منسوخ شده و بسیاری از ترندهای آن، غیرضروری و تاریخگذشته هستند.
بسیار مهم است که در تجربه کاربری خود، بهاین فکر کنید که چگونه کاربر شما در یک صفحه واحد، بتواند چندین کار را بهطور همزمان انجام دهد و لازم نباشد که دائما تبهای زیادی باز کند و با دیدن پاپآپهای مختلف، کلافه شود.
یک مثال خوب در این زمینه، طراحی تجربه کاربری Gmail گوگل است که به کاربران خود اجازه میدهد تا درحالیکه مشغول خواندن ایمیل هستند، از تقویم گوگل (Google Calendar) استفاده کنند. این عمل، با تقسیمشدن صفحه به دو قسمت، انجام میشود تا کاربر بدون جابهجایی بین دو تب، دو صفحه، دو اپلیکیشن یا حتی دو دستگاه، کار خود را انجام دهد. در سال ۲۰۲۰، ترند طراحی تجربه کاربری رشد خواهد کرد و مردم به آن علاقه زیادی نشان خواهند داد. شرکتها و اپلیکیشنها باید در طراحی تجربه کاربری خود، تلاش کنند تا کاربر را با داشتن فضایی پویا، داخل برنامه، نگه دارند و طراحی کاربری را بهگونهای انجام دهند که همهچیز در اختیار او باشد اما در عینحال، باعث شلوغی صفحه هم نشود.

۴. هماهنگسازی دستگاهها با یکدیگر
هماهنگسازی اپلیکیشنها یکی از ترندهای بسیار مهمی است که وجود آن، در طراحی تجربه کاربری ضروری است. خواه این دستگاه یک گوشی هوشمند، ساعت هوشمند، لپتاپ یا حتی یک تلویزیون هوشمند باشد. کاربران میخواهند بهراحتی بین این دستگاهها جابهجا شوند، اطلاعات خود را منتقل کنند و تعامل آسانی با آنها داشته باشند.
امروزه مردم تمایل دارند که اموری که در خانه با لپتاپ انجام میدهند، بدون هیچ دردسری و در طول مسیر به سمت شرکت، ادامه امور را با گوشی همراه خود پیگیری کنند و سپس زمانی که به شرکت رسیدن؛ بدون وقفه، از روی لپ تاپ خود، کارها را ادامه دهند. اهمیتی ندارد که کاربر با چه دستگاههایی کار میکند، اینکه لپتاپ ویندوزی داشته باشد و گوشی او iOS باشد؛ مهم نیست. همهچیز با عنصری بهنام اینترنت، انجام میشود و بههمین دلیل، اپلیکیشنها و شرکتها بهانهای برای عدم طراحی تجربه کاربری نخواهند داشت.
این فقط درمورد کسبوکار، صدق نمی کند؛ مثال جالب دیگر، مربوط به شرکت اوبر (Uber) است. شما میتوانید حتی با ساعت هوشمند خود، یک تاکسی خبر کنید و سپس با گوشی همراه، پول تاکسی را بدهید. این ارتباط بدون وقفه و راحت، زندگی بسیاری از مردم را آسان میکند و کاربران دقیقا بهدنبال چنین تجاربی هستند.
۵. یادگیری هوش مصنوعی
همانطور که پیش از این گفتیم، رشد هوش مصنوعی (AI) هرگز متوقف نمیشود و سال ۲۰۲۰، آغاز دههای خواهد بود که هوش مصنوعی در آن، اهمیت بهمراتب بیشتری پیدا خواهد کرد. شرکتهایی مثل گوگل (Google)، اپل (Apple)، مایکروسافت (Microsoft) یا آمازون (Amazon)، امروزه هوش مصنوعی را بین مهمترین محصولات خود قرار دادهاند و از آن در تمامی طراحی تجربه کاربری خود، استفاده میکنند. جستجو در موتورهای جستجوگر، پیشنهاداتی که در خریدهای آنلاین میبینیم، فیدهایی که مطابق با سلیقه ما در شبکههای اجتماعی نمایش داده میشوند، تعامل با رابط صوتی و دهها مثال دیگر، همهوهمه بهلطف هوش مصنوعی امکان پذیر شدهاند. باوجودیکه تکنولوژی هوش مصنوعی هرروز پیشرفتهتر و توسعهیافتهتر میشود؛ اما در عینحال، همهجا حضور دارد و اپلیکیشنها باید از آن بهره ببرند.
بخش اعظم ترندهایی که درحال حاضر وجود دارند و در آینده شکل خواهند گرفت، ارتباط مستقیم و غیرمستقیمی با هوش مصنوعی خواهند داشت. استفاده از هوش مصنوعی در ایجاد راه حلهای مختلف، محتوا از طریق تصاویر و ویدیوها، محصولات هوشمند، فرمانهای صوتی، آشنایی هرچه بیشتر با سلیقه و اهداف کاربران و دهها مثال دیگر.
یک مثال جالب، استفاده از هوش مصنوعی توسط شرکت Ogilvy در پلتفرم یکی از شرکتهای گردشگری است. این شرکت تبلیغاتی، درنظر داشت تا مردم کشور آلمان را تشویق کند که بهجای سفرهای خارجی، به مناطق جذاب کشور خود سفر کنند. بهاین منظور، در پلتفرم خود، کنار هر تصویر از کشورهای خارجی، یک تصویر جذاب از مناطق مختلف آلمان را هم قرار میدهد و تا کاربران بدانند که در کشورشان چه مکانهای جذابی وجود دارد که تابهحال آن را ندیدهاند. مطمئنا Ogilvy، این تصاویر را تکتک انتخاب نمیکند تا بسته به میل کاربر، نشان دهد؛ این عمل به کمک هوش مصنوعی انجام میشود که اگر نبود، رسیدن به این هدف، امکانپذیر نبود.

۶. سرویسها مهمتر از محصولات
در سالهای آینده، اهمیت ارائه سرویسها بیشتر از فروش محصولات خواهد بود. بسیاری از کاربران بهخصوص کاربران جوان، هنگام خرید یک محصول، آگاهانهتر عمل میکنند. آنها قبل از خرید، تحقیق میکنند که شرکت تولیدکننده چه خدماتی پس از فروش ارائه میدهد. دیگر زمان اینکه دائما محصولی تولید کرده، سپس آن را رها کنید و بهسمت ایده جدیدی بروید؛ تمام شده است. اگر بهخوبی از محصولات پشتیبانی نکنید و سرویسهای جذابی ارائه ندهید، کاربران به شما اهمیتی نخواهند داد.
یک مثال واضح در این زمینه، مربوط به صنعت گوشیهای هوشمند است. شرکتهایی مثل سامسونگ (Samsung)، هرسال دو تا سه مدل گوشی جدید معرفی و عرضه میکنند؛ اما بسیاری از افراد متوجه شدهاند که گوشی سال قبل آنها، همچنان عملکرد عالی دارد و نیازی نیست تا هرسال آن را عوض کنند. این مسئله در تمام صنایع صادق است و نشان میدهد که مردم، کمتر اما هوشمندانه خرید میکنند.
۷. طراحی تجربه کاربری متفکرانه
یک طراحی خوب، متمرکز و حول محور کاربر است و او را به بهترین شکل ممکن، برای انجام اهدافش، حمایت و پشتیبانی میکند. طراحی متفکرانه یعنی تمرکز اصلی روی صداقت، شفافیت و عاری از هرگونه عوامل حواس پرتی است تا کاربر تجربه دلچسبی داشته باشد. طراحی متفکرانه، کاربر را در مرکز توجه قرار میدهد و به حریم خصوصی، صرف زمان و توجه کاربر احترام میگذارند.

۸. از کپیرایتر تا نویسندگی تجربه کاربری
کپیرایتر فردی است که با مفاهیم نویسندگی آشنایی دارد و با استفاده از دانش خود، برای اهداف مختلف برندها، محتوا ایجاد میکند. اما نویسنده تجربه کاربری، شخصی است که علاوه بر دانش نویسندگی و آشنایی با سئو، بازاریابی، برندسازی و غیره، کاربران را درک میکند؛ نسبت به آنها بینش درستی دارد و میداند که آنها چه میخواهند. به کمک یک نویسنده تجربه کاربری، میتوان کاربران را شناخت و سپس محتوای مرتبط با آنها را در اپلیکیشن وب یا موبایل، ایجاد کرد.
شاید این چندسال، اهمیت شغل نویسندگی تجربه کاربری یا UX Writer، ناشناخته بود، اما امروزه حتی گوگل هم صفحهای ایجاد کرده که بهدنبال نویسنده تجربه کاربری است و این شغل را به زبان خود، معرفی کرده است. در این صفحه گوگل، نویسنده تجربه کاربری را بهعنوان شخصی برای دفاع و برجستهکردن طراحی گوگل، معرفی کرده است؛ شخصی که کمک میکنند تا تجربه محصولات و تجربه کاربری شکل بگیرند.
نویسنده تجربه کاربری، داستانسرا، نویسنده تکنیکی و ویراستار شرکت، خواهد بود. بنابراین در عینحال که به طراحی رابط کاربری و طراحی تجربه کاربری اهمیت میدهید، داشتن تیمی برای نویسندگی تجربه کاربری هم از اهمیت بالایی برخوردار است.