در بازار کار همیشه فرصتی برای ایده‌های شما وجود دارد. هرگز نباید پتانسیل ایده خود را با درنظر گرفتن این‌که آیا در بازار، راه حل رقابتی برای آن وجود دارد یا خیر، قضاوت کنید. واکنش رقابتی یا حمایتی بازار، نسبت به ایده شما مهم نیست؛ همیشه امکان نوآوری وجود دارد. کوتاه‌ترین پاسخ به این سوال که اگر ایده استارتاپی شما تکراری بود، چه ‌کاری باید انجام دهید؛ این است که نباید دلسرد شوید چون هنوز هم می‌توانید با استفاده از این ایده تکراری، یک استارتاپ موفق راه بیندازید.

برخلاف تصور عموم، رقابت خوب است. استفاده افراد از کالاهای متفاوتی که رقیب هم هستند، حقایق زیادی را روشن می‌کند و حتی فرآیند تخصیص بودجه برای حل مشکلات به‌وجودآمده را جهت‌دهی می‌کند.

در دهه ۹۰ میلادی، WebVan اولین خدمات سفارش موادغذایی را راه‌اندازی کرد. این شرکت پس از موردقبول قرارگرفتن ایده اولیه‌اش، فعالیت خود را با حدود ۴۰۰ میلیون دلار بودجه متوقف کرد. در سال ۲۰۱۲ استارتاپ Instacart با درس‌هایی که از WebVan آموخته بود، همان ایده را مجددا راه‌اندازی کرد و حالا نزدیک به هشت میلیارد دلار ارزش دارد. استارتاپ‌های Pets ،SixDegrees ،Ask Jeeves ،WebTV ،COLOR و IndexMedical چند نمونه دیگر از ایده‌های استارتاپی خلاقی هستند که علیرغم پیشروبودن در بازار خود، درنهایت شکست خوردند.

همیشه ایجاد یک استارتاپ، با حضور رقبای مستقیم و یا بدون حضور آن‌ها، با چالش‌هایی مواجه است. برای ایجاد یک استارتاپ موفق در فضای رقابتی، باید تفاوت‌های منحصربه‌فرد خود را تعریف و اجرایی کنید. ما در این مطلب از استارتاپت قصد داریم به این موضوع بپردازیم و در ادامه سه روش برای متفاوت‌بودن در حین اجرای یک ایده استارتاپی تکراری را به شما ارائه می‌کنیم.

۱. بخش‌بندی

ایجاد تفاوت از طریق تمرکز بر یک بخش خاص، یکی از مؤثرترین راه‌های مقاومت در بازار رقابتی است. با اضافه‌کردن ویژگی‌ها و مزایای مدنظر افراد حاضر در بخش انتخاب‌شده، می‌توان محصولی مطابق با نیازها و سلایق آن‌ها ساخت که اصطلاحا به آن، سفارشی‌سازی می‌گویند.

بخش بندی مشتریان هنگام داشتن ایده استارتاپی تکراری

در شکل ابتدایی آن و با الگوبرداری از نمونه‌هایی مثل Dropbox و Box، می‌توان روی مصرف‌کنندگان یا خریداران تمرکز کرد. در گروه‌های مصرف‌کننده و تجاری، روش‌های زیادی برای سفارشی‌کردن راه‌حل یا مدل تجاری موجود، وجود دارد؛ به نحوی که نقش موثرتری برای حل مشکل و نیاز گروه خاصی از مشتریان مدنظرمان داشته باشد. مثلا PatientPop تنها برای ارائه‌دهندگان خدمات و مراقبت‌های بهداشتی، یک سیستم CRM ارائه کرد. ConvertKit هم برای سازندگان و وبلاگ‌نویسان یک ابزار بازاریابی ایمیلی ساخت. لازم است بدانید که حتی در این گروه‌ها هم، هنوز جایی برای بخش‌بندی‌های عمیق‌تر وجود دارد.

موفقیت استارتاپی که تمایز آن از طریق بخش‌بندی مشخص می‌شود، به یک نکته مهم بستگی دارد؛ این‌که شخصی‌سازی تا چه حد برای گروه هدف مهم است و به کارشان می‌آید. این‌گونه هم نیست که هر بخشی از بازار، به راه‌حل مخصوص به خودش نیاز داشته باشد. گاهی‌اقات با وجود راه‌های بهتر برای حل مشکل بخشی از بازار، نمی‌توان توجیه اقتصادی برای آن پیدا کرد؛ پس بهتر است انتخاب گروه هدف، با آگاهی کامل انجام شود و قبل از سفارشی‌سازی یک محصول، از کارایی و استقبال از آن توسط گروه هدف، اطمینان حاصل شود.

۲. مدل درآمدی

آیا می‌توانید یک محصول هزینه‌بر را به‌صورت رایگان، تهیه و عرضه کنید؟ شاید به‌جای درآمدزایی با فروش نرم‌افزار بتوانید محصولات و خدمات جانبی مرتبط با آن نرم‌افزار را بفروشید. این راه‌حل یکی از بهترین پیشنهادات برای کسب درآمد از یک ایده استارتاپی تکراری است.

ایده استارتاپی تکراری و مدل درآمدی

مثلا ProfitWell یک نرم‌افزار قدرتمند تجزیه‌وتحلیل برای کسب‌وکارهایی است که به خرید حق اشتراک نیاز دارند. درحالی‌که محصولات رقیب، پولی هستند؛ ProfitWell خدمات خود را به‌صورت رایگان عرضه می‌کند. اما در کنار سرویس اصلی ProfitWell، شرکت‌های تابعه‌ای هم وجود دارند که پیشنهادات و مزایایی برای استفاده از این سرویس را به مشریان ارائه می‌دهند و از این طریق، کسب درآمد می‌کنند. اگر از مشتریان ProfitWell باشید، می‌توانید از آن به‌صورت رایگان استفاده کنید؛ ولی اگر می‌خواهید امکانات بیشتری هنگام استفاده از این نرم‌افزار داشته باشید، باید هزینه‌ مشخصی بپردازید.

Neil Patel نمونه دیگری از کارآفرینانی است که محصول‌شان را به‌صورت رایگان ارائه می‌دهند و همچنین ابزار Ubersuggest، صدها هزار بازدیدکننده را به وبلاگ و نمایندگی‌های نیل جذب می‌کند.

آیا می‌توانید بازدهی خود را با کارایی موردانتظار مشتریان، تراز کنید؟ آیا می‌توانید قیمت نهایی محصول‌تان را تغییر دهید و از مشتری، تنها هزینه آن چیزی را که استفاده می‌کند، بگیرید؟ این‌ها انتخاب‌ها و راه‌های دیگری هستند که حتی اگر محصول‌تان تفاوتی با سایر رقبا نداشته باشد، به آن جذابیت رقابتی می‌دهد. گرچه ترکیب تمام راه‌حل‌های ارائه‌شده در این مقاله، می‌تواند شما را به یک رقیب سرسخت در بازار تبدیل کند.

۳. تجربه مشتری

ماشینی‌شدن از طریق نوآوری‌های تکنولوژیکی، هم نعمت است و هم آفت. تکنولوژی از بسیاری جهات باعث افزایش کارایی، کاهش هزینه و آسان‌ترشدن زندگی می‌شود. واقعیت این است که فرآیند ماشینی‌شدن برای ایجاد تمایز از طریق شخصی‌سازی، مزایای زیادی دارد ولی در عین حال، شکاف‌های زیادی هم ایجاد می‌کند. هرقدر این نرم‌افزارها هوشمند یا مصنوعی باشند، باز هم نیاز به حضور و دخالت انسان وجود دارد. برای برخی گروه‌ها، ایجاد تمایز از طریق بخش‌بندی، می‌تواند نیازی فوری باشد تا فرصت تجاری مطلوبی به‌دست آورند.

استفاده از ایده استارتاپی تکراری

اگر صنعت مدنظر شما با استانداردهای بالای فناوری درآمیخته باشد، ایجاد تمایز از طریق شخصی‌سازی و تجربه‌های برتر مشتریان، یک راه عالی برای پیشروی است. شرکت‌های بزرگ‌تر به‌دلیل هزینه‌های بالای عملیاتی و ساختار قیمت‌گذاری، ممکن است نتوانند برای مشترکین رده پایین‌تر خود، پشتیبانی شخصی ارائه کنند و این همان جایی است که می‌توانید در آن عرض‌اندام کنید.

در مجموع، این‌که یک ایده استارتاپی تکراری دارید، به‌هیچ‌وجه بهانه خوبی برای کنارگذاشتن و بی‌توجهی به آن نیست؛ بلکه در این شرایط تنها باید روی ایجاد تمایز و منحصربه‌فردکردن این ایده، متمرکز شوید و روی آن به‌خوبی کار کنید. برای این منظور، لزوما به ساخت یک محصول جدید و پیشرو نیاز ندارید؛ شما می‌توانید در یک بازار به‌ظاهر کم‌ارزش، ساختار مدل درآمدی یا ارائه تجربه شخصی مشتریان را تغییر دهید. این کار در قالب محصولاتی که نیاز دارند، قابل انجام است و به این شکل، تفاوت خود را با دیگر رقبای موجود در بازار، رقم بزنید.