اگر میخواهید در کسب و کار خود همیشه متفاوتتر از رقبا ظاهر شوید، باید بهسراغ ایدههای متفاوت و خلاقانهای بروید که شما را از دیگران متمایز کند. اما رسیدن به ایدههای جدید، نیاز به ایدههای خلاقانه دارد. بنابراین چطور میتوان به یک ایده خلاقانه درست و حسابی دست یافت که هم جذاب باشد، هم کارآمد؟
با استارتاپت همراه باشید تا ۱۵ ایده خلاقانه جذاب را با شما به اشتراک بگذاریم.
همه ما با روش سنتی طوفان فکری که یکی از راههای یافتن ایدههای جدید است، آشنا هستیم. در یک اتاق، کنار همکارانتان همراه با یک وایتبرد مینشینید و هر ایدهای که به ذهنتان آمد را روی آن مینویسید؛ سپس درمورد چگونگی دستیابی به آن فکر میکنید. شاید برای رسیدن به ایدههای جدید با افکارتان بازی میکنید تا ایده خود را بهتر کنید یا شاید هم گوگل را باز میکنید و با کمی تحقیق، یک سری ایده برای خود میگیرید.
اما راههای جایگزین مختلفی وجود دارند که هر کدام میتوانند موانعی که جلوی شکلگیری ایدههای جدید را میگیرند، از میان بردارید تا به خلاقیتهای تازهای دست پیدا کنید. این روشها هم به شکل فردی جواب میدهند و هم گروهی، کافی است یک بار آنها را امتحان کنید.
۱۵ ایده خلاقانه برای رسیدن به استراتژیها و راهحلهای جدید در کسب و کار
در ادامه این مطلب از استارتاپت، ۱۵ فعالیت خلاقانه برای رسیدن به ایدههای جدید را رتبهبندی کردهایم که برخی از آنها در عین حال که ممکن است کودکانه بهنظر برسند، اما جواب خود را پس دادهاند و به موفقترین تیمهای بازاریابی و کسب و کار کمک کردهاند.
- استوریبرد
- نقشه ذهنی
- نقاشی گروهی
- بانکداری کلمات
- اسکمپر ( S.C.A.M.P.E.R. )
- تحلیل تکاف (تحلیل اسدبلیواوتی)
- ۶ کلاه تفکر
- پیشنویس مبدا
- شبکهبندی مغز
- سوال از فرضیات
- آرزو کردن
- خود دیگری
- ارتباط اجباری
- طوفان فکری معکوس
- نوشتن مغز
تکنیکهای بصری در ایده خلاقانه
در روشهای زیر، میتوان از طریق تصاویر و کشیدن یک مشکل یا موضوع، به ایدهای واحد در گروه دست یافت.

۱. استوریبرد
اگر قصد دارید یک پروسه برای کسب و کارتان طراحی کنید، با استفاده از تکنیک استوریبرد میتوانید هر مقطع از ایده خود را همراه با مشکلات آن به تصویر بکشید تا در نهایت به نتیجه دلخواهتان برسید. در تصاویری که رسم میکنید؛ باید ایده، موانع ایده و همچنین راهحلهای آن ایده را بکشید و توضیحات کافی زیر هر کدام بنویسید. اگر در طول کشیدن تصاویر ایده خلاقانه خود، به جایی برخورد کردید که نیاز به تفکر و ایده بیشتر داشت؛ یک علامت کنارش بزنید تا بعدا روی آن تحقیق بیشتری انجام دهید.
کشیدن ایدههای خود بهصورت تصاویر (نیازی نیست یک نقاش حرفهای باشید) و ترسیم آنها بهصورت یک داستانسرایی کوچک، به تیم شما کمک خواهد کرد تا بتوانند بهتر با ایدهای که در ذهن دارید، تعامل برقرار کنند.
اعضای گروه را کنار هم جمع کنید، به هر کدام یک کاغذ چسبان بدهید تا هر یک، ایدههای خود را بهصورت تصویری یا نوشتاری بکشند و بنویسند. سپس تمام استیکرها را روی یک تخته بچسبانید، ایدههای جالب هر کدام را بگیرید و بهصورت یک ایده خلاقانه واحد تبدیل کنید. وقتی بتوانید ایدههای مختلف را دستهبندی و به یک مجموعه دنبالهدار تبدیل کنید، در نهایت متریالهای نامناسب را کنار خواهید گذاشت و به یک هدف نهایی و تمیز دست پیدا خواهید کرد.
۲. نقشه ذهنی
ایده نقشه ذهنی، این روزها بسیار باب شده است. حتی بسیاری از توسعهدهندگان نرمافزار، با استفاده از قالبهای نقشه ذهنی، اجازه میدهند تا دادهها درون نرمافزارها بهتر دستهبندی شوند. بنابراین، استفاده از تکنیک نقشه ذهنی، عملی جالب برای دستهبندی ایدههاست.
برای ایجاد یک نقشه ذهنی مراحل زیر را دنبال کنید:
- وظایف، مشکلات یا ایدههایی را که قصد دارید برای هدف خود به آنها برسید یا حل کنید، روی کاغذ بنویسید. اگر گروهی کار میکنید، روی یک تخته وایتبرد بزرگ انجام دهید.
- ایده یا مشکل موردنظر خود را در مرکز قرار دهید و سپس چیزهایی که برای حل آن نیاز دارید را در اطراف آن بنویسید. مثلا اگر با مشکل کمبود ترافیک سایت روبهرو هستید، اطراف آن را با راهحلهایی مثل سئو، تولید محتوا، لینکسازی و غیره پر کنید.
- زمانی که لایه اول راهحلهای خود را در اطراف مشکل اصلی نوشتید، در لایه دوم، نیازهای رسیدن به هر یک از راهحلها را بنویسید.
تا جایی که امکان دارد، لایهلایه راهحلها را در نقشه ذهنی خود پر کنید تا بتوانید آنها را به قسمتهای قابلمدیریت و قابلاجرا تبدیل کنید. این کار یکی از بهترین روشهای حل مشکلات یک کسب و کار است.

۳. نقاشی گروهی
حتما نباید یک هنرمند یا طراح باشید که از نقاشیکردن لذت ببرید. تفکر تصویری میتواند جرقهای برای توسعه و ایدههای خلاقانه باشد که شاید هیچگاه با روشهایی مثل نوشتن یا گفتگو به آنها نخواهید رسید. در نقاشی گروهی، هدف این است که ایدههای یکدیگر را با هم ترکیب کنید و به یک هدف نهایی برسید.
در این تکنیک، هر یک از اعضای تیم یک نقاشی مرتبط با ایده، مفهوم یا موضوع هدف را به تصویر میکشند. سپس هر یک از نقاشیها را باید به نفر بعدی پاس داد تا آنها هم ایدههایی که به ذهنشان میرسد را روی نقاشی همکار خود اجرا کنند. این کار چندین بار در یک گروه ادامه پیدا میکند تا در نهایت ایده هر یک از اعضای تیم به یک مرحله واحد برسند. سپس تصویر نهایی را با یکدیگر بررسی کنید و برای عملیکردن آن به توافق برسید.
تکنیکهای دستهبندی برای ایدههای خلاقانه
در روشهای زیر، چندین تکنیک دستهبندی و مرتبسازی ایدهها را معرفی خواهیم کرد.
۴. بانکداری کلمات
بانکداری کلمات مثل همان نقشه ذهنی است که روی تخته وایتبرد پیاده کردید. در این روش، راهحلها یا ایدههای خود را بهصورت یک تک کلمه مینویسید. کلماتی که هر یک از اعضای گروه به آنها رسیدهاند را کنار هم جمع کنید، تکراریها را کنار بگذارید، جدیدها را کنار هم بنویسید و آن قدر بهدنبال کلمات جدید باشید تا با استفاده از آنها بتوانید مشکل خود را مدیریت کنید یا به ایده تازه برسید.
زمانی که یافتن و جمعآوری کلمات تمام شد، ارتباط بین هر یک از آنها را با کشیدن یک خط بههم مشخص کنید. سپس با استفاده از این خطوط ارتباطی، میتوانید به هدف خود برسید. بانکداری کلمات، یک روش عالی و خلاقانه است تا علاوهبر این که به ایدههای تازه برسید، مسائل مهم را از قلم نندازید.

۵. اسکمپر
اسکمپر (S.C.A.M.P.E.R) اساسا یک پروسه برای گسترش و بهبود یک ایده از طریق امتحانکردن و زیر سوالبردن آن از همه جوانب است. این تکنیک از هفت کلمه جداگانه تشکیل شده که در مسیر انجام این تکنیک، از آنها استفاده میکنید. ایده خود را با استفاده از این هفت مسئله سوال و جواب کنید.
- Substitute (جایگزین): چه میشود اگر در این ایده، جای x را با y عوض کنم؟
- Combine (ترکیب): چه میشود اگر در این ایده، x را با y ترکیب کنم؟
- Adapt (مطابقت): چه مطابقاتی نیاز است تا پروژه را برای رسیدن به یک مرحله دیگر تغییر دهم؟
- Modify (اصلاح): چه اصلاحاتی میتوان انجام داد تا ایده را با ارزشتر کرد؟
- Put to another use (استفادههای دیگر): این ایده میتواند چه استفادهها یا اپلیکیشنهای دیگری داشته باشد؟
- Eliminate (از بین بردن): چه چیزهایی را میتوان از این ایده حذف کرد تا آن را سادهتر کنم؟
- Reverse (معکوس): چطور میتوانیم این ایده را جوری مرتبسازی کنم که تاثیر بیشتری از آن بگیرم؟
هر یک از این روشها، شما را مجبور میکنند تا ایده، مفهوم، پروژه یا مشکل خود را از زاویهای بررسی کنید که انتظار آن را نداشتید.
۶. تحلیل تکاف (تحلیل اسدبلیواوتی)
معمولا کارآفرینان یا رهبران کسب و کارها به خوبی میدانند که تحلیل تکاف (S.W.O.T) چیست. این تحلیل، برای طوفانهای فکری هم جواب میدهد.
حروف بهکار رفته در این تحلیل، عبارتاند از Strengths (نقاط قوت)، Weaknesses (نقاط ضعف)، Opportunities (موقعیتها) و Threats (تهدیدها). کارآفرینان و موسسها، برای تحلیل این موارد در کسب و کار خود، از آن استفاده میکنند. در طوفانهای فکری میتوانید از همین طرح برای دستهبندی و مرتبسازی ایده خلاقانه خود استفاده کنید.
از آن جا که در این تکنیک، اسمی از تحلیل آمده، به این معنی نیست که باید زیاد آن را پیچیده کنید. تا جایی که میتوانید آنها را خیلیساده در چها ستون روی تخته وایتبرد قرار دهید و بهترین راهحل و ایده خلاقانه را با توجه به این چهار وضعیت بنویسید.
۷. معرفی ۶ کلاه تفکر
تکنیک ۶ کلاه تفکر (Six Thinking Hats) که توسط ادوارد د بونو (Edward de Bono) در سال ۱۹۸۵ اختراع شد، روشی است که در آن ایده خود را به ۶ قسمت مختلف تقسیم میکنید.
- کلاه اول: منطقبرای بررسی حقیقتهایی که باید در مورد ایده خود بدانید.
- کلاه دوم: خوشبینی، بهمنظور بررسی ارزشها و منافعی که از ایده خود دریافت خواهید کرد.
- کلاه سوم: مدافع شیطان، برای بررسی سختیها و خطراتی که ایده در پی خواهد داشت.
- کلاه چهارم: هیجان، بهمنظور بررسی احساساتی که در ایدههای جدید وجود دارد.
- کلاه پنجم: خلاقیت، بهمنظور بررسی موقعیتها و خلاقیتهای جدید برای ایده.
- کلاه ششم: مدیریت، به منظور بررسی تمامی کلاههایی که بررسی کردید.
زمانیکه در یک پروژه به بن بست خوردهاید یا به دنبال بررسی یک ایده خلاقانه هستید، هر یک از این کلاهها را به یکی از اعضای گروه بدهید تا از نگاه خود، نظرات و ایدههایشان را بیان کنند. مثالا اگر شما کلاه مدافع شیطان را بهسر میکنید، وظیفه شماست تا تمامی موانع، خطرات و محدودیتهای پیش روی ایده را بررسی کنید.
فعالیتها و بازیهایی که به ایده خلاقانه ختم میشوند
در ادامه از روشهایی میگوییم که با بازیکردن و فعالیتهای جالب، میتوان به ایدههای خلاق و جالبی رسید.

۸. پیش نویس مبدا
این تکنیک معمولا توسط نویسندگان مورد استفاده قرار میگیرد و به نوعی در آن یک سری متون آزاد و بدون محدودیت نوشته میشود تا روی چیزی که میخواهند متمرکز شوند. برای بازاریابها و آژانسهای حرفهای، از این ایده میتوان به عنوان صفحه اول یا چرک نویس ایدههای جدیدی که قصد انجام آنها را دارند استفاده کرد.
در این صفحه اول، با استفاده از تکنیک پیشنویس مبدا، تمامی چیزهایی که میدانید و قصد دارید به آنها برسید از ذهن خود به کاغذ منتقل کنید. موارد زیر را روی کاغذ پیاده کنید:
- هر چیزی را که در حال حاضر درمورد موضوع خود میدانید، بنویسید.
- هر چیزی را که برای شناخت بیشتر موضوع خود که در حال حاضر نمیدانید، نیاز دارید یا میخواهید، بنویسید.
- بنویسید که چرا این موضوع در ایده خلاقانه یا حل یک مشکل مهم است.
- هر گونه خلاقیت و تصوری (یا حتی تخیلات) که نسبت به ایده خود دارید را بنویسید.
پیشنویس مبدا روشی است تا هر چیزی را که درمورد موضوع هدفتان وجود دارد یا مرتبط است، روی کاغذ پیاده کنید. بنابراین اگر این صفحه زیاد شلوغ و درهم شد نگران نباشید. هدف اصلی این است که چیزهای مهمی را بنویسید که مانعی برای شکلگیری خلاقیت در ابتدای مسیر هستند.
۹. شبکه بندی مغز
هر چقدر که افراد بیشتری در یک اتاق فکر وجود داشته باشند، ایدههای خلاقانه بیشتری هم پیدا میشوند. این کار بهنوعی یک طوفان فکری است. اما اگر اعضای تیم دورکار باشند چطور میتوان این کار را نجام داد؟ جواب سوال، شبکهبندی مغز است. این تکنیک، روشی است تا همه اعضای تیم از راه دور بتوانند ایدهها و بازخوردهای خود را روی هم بگذارند.
حتما نیازی نیست این کار بهشکل تماس گروهی انجام شود. پلتفرمهای جذابی مانند Slack، روشی عالی برای ایجاد چترومهایی هستند که میتوانید ایدههای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارید. این پلتفرم، امکانات جذابی مثل رایدادن را هم در اختیار میگذارد. پس از جمعآوری تمامی ایدهها، بهصورت گروهی و از طریق این پلتفرمها با یکدیگر روی هدف خود گفتگو کنید.

۱۰. سوال از فرضیات
همه ما همیشه فرضیات خود را داریم. فرضیاتی درمورد اینکه چه چیزهایی امکانپذیر هستند و چه چیزهایی قابلانجام نیستند. فرضیاتی درمورد اینکه مشتریان چه میخواهند، چه چیزی برای جذب آنها جواب میدهد و چه چیزهایی آنها را دور میکند. این تکنیک، ما را مجبور میکند تا همه فرضیات ممکن را روی یک میز بریزیم و درباره آنها بحث کنیم.
فهرستی از تمامی فرضیات اعضای گروه درمورد یک پروژه تهیه کنید. اصلا هم توجه نکنید که این فرضیات چقدر عجیب، غیرممکن، تخیلی یا غیر واقعی هستند. سپس بهصورت گروهی روی فرضیات صحبت کنید، هر کدام از آنها را سوال و جواب کنید، آنها را در صحنههای مختلف تصور کنید و به نتیجه واحد برسید.

۱۱. آرزو کردن
این تکنیک به اعضای تیم شجاعت لازم را میدهد تا از عجیبترین تصورات خود، ایده خلاقانه بسازند. از هر یک از اعضای گروه بخواهید تا دستنیافتنیترین، عجیبترین و غیرعملیترین راهحلها و ایدههای خود درمورد یک مشکل یا یک موضوع را بیان کنند. سپس آنها را فهرست بندی کنید.
پس از انجام این کار، روی هر یک از این ایدهها فکر کنید و آنها را رفتهرفته به مفهوم واقعیتری تبدیل کنید. روی هر ایده از خود بپرسید که چه چیزی باعث غیرممکن شدن آن میشود؟ چطور ایده را کمی کوچکتر کرد تا بتوان به آنها دست یافت؟ چطور میتوان این ایده را کمی هرس کرد تا کمی از حالت تخیلی به حالتی طبیعیتر برسد؟ سپس شگفتزده خواهید شد که برخی ایدههای غیرممکن را میتوان با حفظ مفهوم پشت آن، به ایدههایی ممکن تبدیل کرد.

۱۲. خود دیگری
در این بازی جذاب، هر یک از اعضای تیم تصور میکنند که اگر یک شخصیت معروف در فیلمهای تخیلی یا واقعی بودند، چطور مشکل خود را حل میکردند یا به یک ایده خلاقانه میرسیدند.
چطور بتمن یا سوپرمن میتوانستند کاری کند که برند شما بهتر دیده شود؟ استیو جابز چطور میتوانست کاری کند که مشتریان بیشتری جذب شما شوند؟ شرلوک هلمز از چه طریقی مشکل شما را حل میکرد؟ هریپاتر چطور میتوانست برای رشد فروشتان یک ورد بخواند؟ مرد عنکبوتی چطور از روی موانع میپرید تا به هدفش برسد؟
میتوانید بسنجید که کدام یک از شخصیتهای موردنظر، برای هدفتان مناسب هستند و سپس از دید آنها به ماجرا نگاه کنید.

۱۳. ارتباط اجباری
در این بازی، باید ایدههای جدیدی را کنار هم بگذارید که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، سپس از آنها یک ایده خلاقانه بیرون بکشید. به یک چاقوی سوییسی فکر کنید؛ در آن میتوان یک چاقو پیدا کرد و هم یک ناخنگیر، قاشق، قیچی و هر چیز دیگری که بهکار میآیند. به ساعتهای هوشمند فکر کنید؛ ساعت را نشان میدهند و هم میتوان پیامکهای گوشی همراه را روی آنها خواند یا دمای هوا را مشاهده کرد.
ایدههای متفاوت خود را کنار هم بگذارید و بین آنها راههای ارتباطی پیدا کنید یا از اعضای تیم بخواهید تا بهدنبال روشی باشند که این چند ایده را یک جوری بههم ربط دهند. این تکنیک به اصطلاح ممکن است یک سری نتایج عجیب در پی داشته باشد، اما در نهایت کمک میکند تا ریشه یک ایده خلاقانه را در خاک بکارید.
۱۴. طوفان فکری معکوس
اطلاعات امنیتی، برای شرکتهای بزرگ یا مراکز دولتی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. آنها قویترین سیستمهای امنیتی را برای محافظت از این اطلاعات بهکار میبرند. اما در نهایت سعی میکنند تا با کمک هکرهایی که شاید کارشان جرایم اینترنتی سنگین باشد، به افزایش امنیت سیستم خود کمک کنند. این مراکز از هکرها میخواهند تا با هککردن سیستم آنها، نقاط ضعف لایههای امنیتی خود را کشف کنند.
این راهحل، به ما ایده طوفان فکری معکوس را یاد میدهد. در این تکنیک، ما بهجای اینکه به دنبال یک ایده باشیم، در حقیقت روی ایجاد یک مشکل یا مانع وقت بگذاریم. چرا باید این کار را بکنیم؟ وقتی بهجای یک ایده، دنبال ایجاد یک مشکل باشید؛ به شما بصیرت متفاوتی از پروژههایی را که در اختیار دارید، نشان میدهد. به این صورت فکر کنید که انگار درحال هککردن شرکت خود هستید تا نقاط ضعف آن را پیدا کنید.

۱۵. نوشتن مغز
در این روش، هر یک از افرادی که بهدنبال یک ایده خلاقانه و جدید هستند، بهسادگی یکسری از ایدههای خود را روی یک تکه کاغذ مینویسند. سپس هر یک از این کاغذها به نفر بعدی پاس داده میشود و ایده خود را روی آن اضافه میکند. این کار آن قدر ادامه پیدا میکند تا همه اعضای گروه بتوانند شانس نوشتن ایدههای خود روی ایده اصلی را داشته باشند.
یکی از مزایای انجام این کار این است که به همه اعضای گروه این موقعیت داده میشود تا افکار و ایدههای خود را در گروه بیان کنند. برخی از اعضای تیم ممکن است افراد درونگرایی باشند که صدایشان زیر صدای افراد برونگرا و آنها که صدایشان بهصورت غیر عمدی، بلند است گم شود. با این کار به آنها اجازه بیان ایدههایشان را خواهید داد.