در بخش قبلی این مقاله ۱۰ مورد از نکاتی را که برای یادگیری مهارت دلخواهتان لازم دارید ذکر کردیم. در ادامه با ۱۰ نکتهی دیگر همراه ما باشید.
۱۱. ببینید

«دنیل کویل» (Daniel Coyle) در کتاب «کتاب کوچک نبوغ» ۵۲ راه حل برای بهبود مهارتها ارائه کردهاست. حتماً قبل از شما کسانی هستند که به مهارت مورد نظرتان دست یافتهاند. این افراد را میتوانید آیندهی خودتان فرض کنید. اولین راه حل کتاب دنیل کویل، دیدن این گونه افراد است.
مثلا اگر میخواهید یک نوازندهی پیانو شوید حتماً فیلم اجراهای نوازندههای بزرگ پیانو را ببینید تا بفهمید آنها چگونهاند و چه کارها میکنند. در واقع این کار نوعی الگو گرفتن از افراد است.
۱۲. بعد از کسب اطلاعات، به سرعت یادگیری را شروع کنید
تا اینجا شما مراحل تحقیق اولیه، مشورت با افراد باتجربه و تماشای افراد حرفهای را انجام دادهاید. حتماً مهارتی که مد نظرتان است را هم به مهارتهای کوچکتر و سادهتر تقسیم کردهاید. الان نوبت چیست؟ بدون شک وقت عمل است. نباید در مرحلهی مقدماتی گیر کنید و مدام اطلاعات کسب کنید؛ بعد از کسب اطلاعات کلی، نوبت به شروع کار عملی است.
«جاش کافمن» (Josh Kaufman)، نویسندهی کتاب «۲۰ ساعت ابتدایی» در مورد این موضوع این گونه میگوید:
«وقتی میخواستم کدنویسی یاد بگیرم ۲۰ کتاب با موضوع برنامه نویسی خریدم. فکر میکردم که بهترین راه یادگیری مهارت، ابتدا خواندن تمام کتابها و سپس شروع کدنویسی است. اما من بعد از خواندن ۳ کتاب اول و کسب اطلاعات مقدماتی، شروع به کدنویسی کردم و از طریق تمرین کردن یادگیری را تکمیل کردم.
سعی کنید بیشترین زمان را صرف تمرین کنید. این کار تنها راه یادگیری پایدار است.
۱۳. تمرین و تکرار؛ کلید اصلی یادگیری
تنها راه یادگیری هر مهارتی، تمرین و تکرار است. متاسفانه تمرین و تکرار گاهی اوقات خستهکننده و یکنواخت میشود. برای همین است که در مسیر یادگیری نیاز مبرم به صبر احساس میشود.
۱۴. آهسته و پیوسته حرکت کنید
وقتی که در ابتدای راه یادگیری یک مهارت هستید، ممکن است تمایل داشته باشید که در طی مدت کوتاهی، با صرف زمان زیادی در طول روز، یادگیری را به پایان برسانید. در حالی که تحقیقات نشان میدهد این کار اصلاً درست نیست.
وقتی که شما در حال یاد گرفتن یک مهارت جدید هستید، مغزتان در همان حال در حال تغییر است. پس این فرصت را به مغز خود بدهید تا تغییر کند.
برای درک بهتر این موضوع فردی را تصور کنید که قصد دارد به باشگاه بدنسازی برود. این فرد به هیچ وجه نمیتواند طی چند روز یا حتی چند هفته عضلاتش ار ورزیده و آماده کند. راه حل این گونه مسائل فقط آهسته و پیوسته رفتن در مسیر است؛ چه ورزش باشد و چه یادگیری هر مهارت ذهنی و فیزیکی دیگر. فرصت دادن به خود و مغزتان در بهبود فرایند یادگیری مهارت تاثیر بسیار زیادی خواهد داشت.
۱۵. روزی یک ساعت برای یادگیری زمان بگذارید
بدون برنامهریزی دقیق و تعیین یک زمان معین در روز، به هیچ وجه مهارت مورد نظر را به خوبی فرا نمیگیرید. حدوداً در هر روز یک ساعت برای یادگیری مهارت کنار بگذارید تا هم اصل آهستگی و پیوستگی را رعایت کرده باشید و هم اصل تمرین و تکرار.
۱۶. مکانی را برای یادگیری تعیین کنید
همان طوری که انتخاب یک زمان مناسب و معین در طی روز برای یادگیری مهارت الزامی است، باید مکانی برای تمرین و یادگیری تعیین کنید که در آن حواستان پرت چیزی نشود و اخلالی در کارتان ایجاد نکنند. ترجیحا یک اتاق را برای این کار در نظر بگیرید اما اگر اتاق اضافی برای این کار ندارید، میتوانید بخشی از خانه را که در آن راحت هستید، به این کار اختصاص دهید.
۱۷. بدترین شرایط را در نظر بگیرید
وقتی که در حال یادگیری مهارتی هستید، باید بدترین شرایط را در آینده در نظر بگیرید. به عبارتی دیگر، فرض کنید که در آینده از این میزان هوش که در حال حاضر دارید برخوردار نباشید، یا مثل گذشته فعال نباشید، یا این که مثل قبل تصمیمات خوبی اخذ نکنید. این شرایط را تصور کنید و با در نظر گرفتن تمام اینها شرایط را طوری تنظیم کنید که در آینده احتمال شکست به صفر نزدیک شود.
۱۸. هدفدار و هوشمندانه تمرین کنید
از ابتدای این مقاله به اهمیت تمرین و تکرار در یادگیری یک مهارت جدید بارها و بارها اشاره کردیم. البته این مطلب به آن معنی نیست که کورکورانه و بدون هدف شروع به تمرین کنید. در واقع تمرین کورکورانه یعنی یک کار را بدون در نظر رفتن نتایج آن به طور مکرر انجام دهیم و هیج توجهی به چگونگی یادگیری نکنیم.
یادگیری هدفمند یعنی تمرکز اصلی خود را روی مباحثی از مهارت مورد نظر قرار دهید که میخواهید یاد بگیرید یا آن را بهبود دهید و با بقیه قسمتها کاری نداشتهباشید. این کار با تمرین و تکرار زیاد روی مباحث مورد نظر انجامپذیر خواهد بود.
«جاشوا فوئر» در کتاب «قدم زدن روی ماه با اینشتین» در مورد تمرین و تکرار هدفمند میگوید:
«موسیقیدانان تازهکار، رغبت دارند زمان تمرین خود را با نواختن کل موسیقی سپری کنند اما حرفهایها فقط روی قسمتهای سخت و نفسگیر آن قطعه موسیقی کار میکنند.»
هدفمند کردن تمرینها کاری بسیار سخت است.
۱۹. از ناحیهی راحتی خود خارج شوید

بسیاری از محققان بر این باورند که برای یادگیری مهارت باید از ناحیهی راحتی خودتان خارج شوید. شاید کلمهی ناحیهی راحتی و ناحیهی ناراحتی کمی مبهم باشد. پس بهتر است ابتدا آنها را کمی معرفی کنیم. در واقع زمانی میتوان گقت از ناحیهی راحتی خود خارج شدهاید که برای بهتر شدن در آن مهارت خودتان را به جلو میکشانید. هر زمانی که حس کردید تمرینهایی که برای کسب مهارت مورد نظر انجام میدهید آسان است بدانید که در ناحیهی راحتی قرار دارید و باید به سرعت سطح تمرینها را سختتر کرده و از این ناحیهی راحتی خارج شوید.
این کار بخاطر آن است که بعد از کمی پیش رفتن در کسب مهارت مورد نظر، درجا نزنید و مدام در یک سطح ثابت قرار نگیرید.
۲۰. برای هر تمرین هدف داشته باشید
هر چه تمرینها از کاربردی بودن دورتر باشند کسب مهارت هم سختتر خواهد بود. راه حل اینجاست که از انتخاب هر تمرین یا بخشهای خاصی از مهارت مورد نظرتان هدفی خاص داشته باشید و این کار را مقطع به مقطع پیش ببرید. کوچکترین و سادهترین تمرین هم باید هدف داشته باشد وگرنه یک تمرین کورکورانه محسوب میشود.
انتخاب اهداف کوتاه مدت برای هر تمرین و همچنین انجام مقطع به مقطع تمرینها، باعث میشود انگیزهتان در یادگیری مهارت همچنان حفظ شود و در میانهی راه خسته نشوید.