در این مطلب قصد داریم بینش جدیدی در مورد برخی از پیشنهادهای مالیاتی، به کارآفرینان ارائه دهیم تا دریابید که چرا و چگونه، وارن بافت میلیاردر معروف، هنوز هم مالیات کمتری نسبت به منشی خود پرداخت میکند. با توجه به برنامههای پیشنهادی پیشتازان ریاست جمهوری در جهت افزایش مالیات بر ثروتمندان، همواره سوالاتی برای کاهش شکاف دستمزد و پرداخت هزینه برنامههای دولتی رایگان مطرح است. این برنامهها شامل «بیمه پزشکی برای همه» و شهریه رایگان در کالجهای عمومی است.
بیایید باهم در این مقاله از استارتاپت، نگاهی دقیقتر به ۵ روشی بیندازیم که وارن بافت و میلیاردرهای دیگر از طریق آنها، مالیات کمتری پرداخت میکنند و از مزایای اقتصادی بیشتری برخوردار میشوند.

۱. در درجه اول، مالیات بر سود سرمایه را در مقابل مالیات بر درآمد، پرداخت میکند
دلیل اصلی اینکه وارن بافت از منشی خود مالیات کمتری پرداخت میکند، این است که او به عنوان سرمایهگذار در درجه اول، مالیات بر سود سرمایه را میپردازد، در حالی که منشی او، به عنوان یک کارمند از حقوق و دستمزدی که دارد، مالیات پرداخت میکند. وارن بافت به عنوان مدیرعامل Berkshire Hathaway، به خود مبلغی معادل ۱۰۰,۰۰۰ دلار (در ۲۵ سال گذشته به صورت یکسان) پرداخت میکند، بیشتر درآمد او از محل سرمایهگذاریهای بازار سهام است و حتی اگر سود دراز مدت سرمایه و مالیات سود سهام واجد شرایط در TJIA تغییر نکرده باشد (مالیات ۰ درصد، ۱۵ درصد و ۲۰ درصد)، این مبالغ همچنان بسیار پایینتر از نرخهای عادی مالیات بر درآمد هستند.
۲. وارن بافت کمکهای عمدهای به امور خیریه میکند

وارن بافت با انجام کمکهای مالی به امور خیریه، از جمله بنیاد بیل و ملیندا گیتس، حقوق خود را کاهش میدهد. Buffett تصمیم دارد تا بیشتر ثروت خود را در مقابل واگذاری آن، به وراث خود اهدا کند و در واقع طرفدار افزایش مالیات بر املاک است.
۳. حسابداران برتر را استخدام میکند تا از نظر قانونی نرخ مالیات موثر را کاهش دهند
ثروتمندان همچنین میتوانند به حسابداران مالیاتی، پول بدهند تا به آنها کمک کنند راههای قانونی برای کاهش نرخ مالیات موثر خود را پیدا کنند. به عنوان مثال، حداکثر نرخ فعلی مالیات در ایالات متحده در حال حاضر 37 درصد است (با ۳۹.۶ درصد کاهش مالیات و فعالیت شغلی در سال ۲۰۱۷). با استخدام یک مشاور عالی مالیات، این نرخ بالای مالیات به طور قابل توجهی کاهش مییابد.
۴. شغل ایجاد میکند

دولت به شرکتهایی که مشاغل ایجاد میکنند، با مشوقهای مالیاتی پاداش میدهد که این کار مالیات را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. شرکت Berkshire Hathaway وارن بافت ، ۳۶۰ هزار شغل در ۲۵ دفتر مرکزی و شرکتهای تابعه (CNBC) ایجاد کرده است. در مقایسه، Jeff Bezos ۶۴۷ هزار و ۵۰۰ شغل در آمازون ایجاد کرده است و در حالی که این شرکتها ملزم به پرداخت مالیات بر حقوق (تامین اجتماعی، بیمه پزشکی و غیره) برای هر کارمند هستند، کسورات مالیاتی و اعتبارات زیادی وجود دارند که به جبران این هزینهها کمک میکنند.
۵. از قانون مالیات جدید بهره میبرد
ارزش خالص شرکت Berkshire Hathaway در سال گذشته به ۶۳ میلیارد دلار افزایش یافت که ۲۹ میلیارد دلار از آن، ناشی از تغییر قانون مالیات است. به گفته Buffett، دو دلیل اصلی وجود داشت: یکی کاهش پاداش جدید برای داراییهای ثابت بود که شامل خرید خودرو نیز میشود. به عنوان مثال، برای یک دارایی ۱۰,۰۰۰,۰۰۰ دلاری، به Buffett قبلا ۱۰ درصد در سال یا ۱ میلیون دلار در سال، کسورات تعلق میگرفت و اکنون به او ۱۰۰ درصد سال اول به عنوان کسورات تعلق میگیرد. بزرگترین تغییر دوم، نرخ مالیات شرکت ها بود که از ۳۵ درصد به ۲۱ درصد کاهش یافت که او آن را «یک باد موافق عظیم» توصیف میکند.

بنابراین موضع اصلی بحث این است که آیا افزایش نرخ بنگاههای اقتصادی و از بین بردن مشوقهای مالیاتی که باعث ایجاد شغل و سرمایهگذاری در اقتصاد ایالات متحده میشوند، باید تغییر یابند؟ سناتور Elizabeth Warren ، مالیات بر ثروت را پیشنهاد كرده است كه هر سال، مالیات ۲ درصدی را برای خانوارهای دارای دارایی بیش از ۵۰ میلیون دلار و مالیات ۳ درصدی برای خانوارهایی كه داراییهای آنها بیش از ۱ میلیارد دلار است، شامل میشود. Alexandria Ocasio-Cortez نماینده نیویورک، نرخ مالیات حاشیه سود ۷۰ درصدی را بر روی درآمد بالای ۱۰ میلیون دلار پیشنهاد میكند و سناتور Bernie Sanders در مورد افزایش مالیات بر املاک صحبت میکند.
بحث دوم این است که آیا باید مالیات بر سود سرمایه افزایش یابد؟ کاندیدای ریاست جمهوری John Delaney میخواهد نرخ بالای مالیات ۲۰ درصدی را روی سود سرمایه بلند مدت افزایش دهد، زیرا او معتقد است سرمایهگذاران دیگر نیازی به نرخ پایینتر برای تشویق سرمایهگذاری ندارند. البته مخالف این استدلال این است که این افزایش ممکن است روی درآمد کل شرکتها چنان تاثیر زیادی بگذارد که منجر به کاهش درآمد و آسیب رسیدن به اقتصاد کل شود.
اگر به قانون اصلاح مالیاتی سال ۱۹۸۶ که توسط رئیس جمهور رونالد ریگان تصویب شد، نگاه کنیم، این لایحه نرخ بالای مالیات را برای درآمد عادی از۵۰ درصد به ۲۸ درصد کاهش داده و نرخ پایین مالیات را از۱۱ درصد به ۱۱۵ درصد بالا میبرد. همچنین حداکثر نرخ مالیات درآمدهای سرمایه بلند مدت را از ۲۰ درصد به ۲۸ درصد افزایش داده است و برای مشاغل، نرخ مالیات شرکتها از۵۰ درصد به ۳۵ درصد کاهش یافته است.
در حالی که قانون اصلاح مالیاتی ریگان در سال ۱۹۸۶ به پاکسازی پرداخت مالیات کمک کرد، نتایج اقتصادی به دلیل بسیاری از مسائل اقتصادی دیگر مخلوط شد (NPR). این به بحران اقتصادی و تورم رکودی سال ۱۹۸۰ حمله کرد و قول داد که نفوذ دولت بر اقتصاد را کاهش میدهد. این امر مبتنی بر اقتصاد عرضه محور بود که معتقد است کاهش مالیات شرکتها بهترین راه برای رشد اقتصاد و موفقیت است.
بنابراین، من فکر میکنم سوال واقعی که باید هر آمریکایی بپرسد این است که به چه کسی در مورد پولتان اعتماد بیشتری دارید: دولت، شرکتها یا خودتان؟ آیا ترجیح میدهید وارن بافت و Jeff Bezos مشاغلی ایجاد كنند كه درآمد داشته باشد یا دولت بزرگی که پول بیشتری جمع كند و بیشتر پاسخگوی اقتصاد ما باشد؟