رهبران مشتاقی که دائما به دنبال گذر از پستی و بلندیها، برای رسیدن به موفقیت هستند؛ نیاز به مربی و استاد ماهر دارند. شخصی که بتواند در تمام جوانب زندگی آنها تاثیر بگذارد و سالیان سال منبع الهامی برای چگونگی برخورد این افراد با شرایط مختلف زندگی و کاری باشد. چنین استادانی، با تبدیل شدن به یک مربی زندگی برای شاگرد خود، میتوانند تاثیر زیادی روی رفتار آنها بگذارند.
یک مطالعه جدید نشان داده است که عدم وجود تعادل بین عرضه و تقاضا در مبحث مربی و شاگرد، بسیار زیاد شده است. طبق این تحقیق، بیش از ۷۵ درصد از زنان و مردان حرفهای میخواهند که یک مربی، استاد یا راهنما داشته باشد؛ اما فقط ۳۷ درصد آنها دارای مربی هستند یا مربی خوبی نصیبشان شده است. علاوه بر این، اکثر افرادی که در حال حاضر به عنوان یک مربی فعالیت میکنند، به آن اندازه که باید، تاثیر گذار ظاهر نمیشوند. آنها قادر نیستند کار خود را به خوبی انجام دهند و از مربیگری، تنها بیان یک سری نکات فراموش شدنی را یاد گرفتهاند.
جالب است بدانید که تمرکز اکثر مقالهها، مطالعات و کتابهای مرتبط با مربیگری کسب و کار، روی چگونگی عملکرد این اشخاص در محل کار یا چگونگی اداره شدن برنامههای سازمانها است. این کتابها و مقالهها بیشتر سعی دارند تا روی تحلیل و بررسیها و پیشنهادات کاری تمرکز کنند؛ اما فراموش میکنند که جنبههای مختلف زندگی، ارزشها، روابط، زندگی شخصی یا حتی زندگی معنوی چقدر میتواند روی زندگی کاری مردم تاثیرگذار باشد. بنابراین این سوال پیش میآید که چطور میتوان یک مربی زندگی موثر برای شاگرد خود بود؟ با استارتاپت همراه باشید تا به این سوال پاسخ دهیم.

چطور یک مربی زندگی تاثیرگذار باشیم
ریک وولوُرث (Rick Woolworth) مجری و هیئت رئیسه وال استریت (Wall Street) ، با ۳۵ سال تجربه کاری رهبری و مربیگری بسیاری از همکاران و دوستان خود را به عهده داشته است. او حالا به عنوان رئیس سازمان غیر انتفاعی، برای کمک به دیگر رهبران به منظور ایجاد روابط بین نسلی، مشغول به فعالیت است. ریک در این روزها دریافته که کمک به رهبران و افراد در زمینههایی فراتر از موارد شغلی، به طور کاملا چشمگیری در دستیابی مردم به تمامی پتانسیلهایخود، تاثیر گذار است. در حقیقت، زمانی که تمامی ابعاد شخصی شاگردان خود را در نظر بگیرید و پتانسیلهای آنها را درک کنید، به مربی بسیار متفاوتی تبدیل خواهید شد که آینده آنها را ساختهاید.
هدایت و مربیگری تمامی بخشهای زندگی یک شخص به منظور دستیابی او به تمامی پتانسیلهایی که دارد، نیازمند تلاش بیشتر، زمان بیشتر و اندیشه بیشتر است و اگر به خوبی از پس این کار بربیایید، زیبایی مربیگری را هم درک خواهید کرد. در ادامه، روشهای مناسب مربیگری از زبان ریک وولورث را مرور میکنیم.
یک مربی زندگی، داستان زندگی خود را هم با شاگرد در میان میگذارد

زمانی که برای اولین بار با یک شخص جوان ملاقات میکنید و قصد هدایت او را دارید، از او بپرسید: «داستانت رو بهم بگو. از اول شروع کن و ۲۰ ۳۰ دقیقه وقت بگذار. ممکنه من این وسط ازت سوال بپرسم و هر چیزی که بگی بین خودمون میمونه. وقتی که داستانت تموم شد، اگر دوست داشتی من هم داستانم رو برات تعریف میکنم.» این تمرین ساده باعث تغییر خط مسیر رابطه مربی با شخص جوان میشود زیرا با این کار، شما به دانشآموز، شاگرد یا هر چه که اسم آن را میگذارید، نشان خواهید داد که به راستی علاقه زیادی به فهمیدن و درک او و ماجرایی که او را در این مسیر قرار داد، دارید.
مهم است که به عنوان مربی، فردی نباشید که فقط قصد او ارایه نصیحتها و مشاوره حرفهای است. با دانستن برخی از جوانب زندگی فردی که قصد آموزش آن را دارید، از گذشته او آگاه خواهید شد و این امکان فراهم میشود تا با سوالات بیشتر و بهتر، آن شخص را بیشتر کاوش کنید؛ و نتیجه آن، آموزش بهتر و یافتن پتانسیلهای او است. همچنین زمانی که داستان خود را تعریف میکنید، سعی کنید یک یا دو بخش از مسیرهای سختی که در طول زندگی کاری و شخصی پشت سر گذاشتید را هم بیان کنید. اجازه ندهید شاگرد مقابل احساس کند فقط او با سختیهای مختلف رو به رو شده است و افراد موفق، پیش از رسیدن به پیروزی، زندگی راحتی داشتهاند.
سوالات عالی بپرسید
مربیان تاثیرگذار، منبعی از سوالات مهم برای خود توسعه میدهند که موضوعات مختلفی را هم در بر میگیرد. سوالاتی مانند:
- چه چیزی شما را تا شب بیدار نگه میدارد؟
- میتوانید خود را برای پنج سال آینده، برانگیخته و موفق در شغلی که در آن پا گذاشتهاید ببینید؟
- پرنفوذترین و موثرترین شخص زندگی شما چه کسی است؟
- در مدرسه عاشق چه کاری بودید؟
- اگر شانسی برای شما پیش میآمد که کاری را در زندگی گذشته خود طور دیگری انجام دهید، آن چه کاری بود؟
- از ۱ تا ۱۰، زندگی مشترک خود با همسرتان را در حال حاضر در چه سطحی میبینید؟
- روابط شما با پدر و مادرتان چطور بود؟
- آیا در سنت دینی یا اعتقادی خاصی بزرگ شدهاید؟

در طول یکی از دورههای آموزشی، شخصی به نام کِیت (Kate) از نارضایتی خود هنگامی که تمام زمانش را برای کار مشاوره برتر میگذراند گفته بود. ریک وولورث، برای درک بهتر او، به یک قدم عقبتر از زندگی کاری او بازگشت در مورد تربیت او سوال کرد. چند دقیقه بعد، پس از جاری شدن اشکهای کیت، او متوجه می شود که بخش اعظمی از دلیل پر کردن تمام وقت زندگی خود برای کار، به دلیل دوری او از پدرش بوده است. کیت پس از این جلسه و پی بردن به این که زندگی شخصیاش روی زندگی کاری او تاثیر گذاشته، با دیدی تازه نسبت به انگیزهها و اشتیاقی که برای آینده دارد جلسه را ترک کرد. او حالا پس از متوجه شدن این چاله زندگی خود، با کمتر کار کردن زندگی شادتری دارد.
کار خود را با آیندهای که در ذهن دارید شروع کنید
شاید یکی از مهمترین سوالاتی که از شخصی که مربیگری آن را برعهده دارید باید بپرسید این است که او چطور موفقیت بلند مدت شخصی خود را معنی میکند؟ یک راه ساده اما موثر برای باز کردن این سوال برای اون این است که بگویید: «فکر کنید امشب قرار است برای ۸۰ سالگی شما جشن بگیرند. ۵ چیز مخصتر که دوست داری خانواده و دوستان نزدیک در این جشن ۸۰ سالگی در موردت بگویند را بنویس.» زمانی که آنها این فهرست را به اشتراک میگذارند، سعی کنید شما هم جواب خود را به این سوالها بنویسید و با او به اشتراک بگذارید. اگر در اوایل مربیگری خود این کار را انجام ندهید، همانند این است که در ذهن خود یک کشتی را بدون هیچ مقصد نهایی هدایت میکنید. بدون در نظر گرفتن آینده و مقصدی که شاگرد قصد رسیدن به آن را دراد، متوجه خواهید شد که ممکن است یک مشاوره خوب کاری به او بدهید که در عین حال برای زندگی شخصی او مناسب نیست.

برای مثال، یک وکیل باتجربه، به دانشجویان تازه فارغ التحصیل شده وکالت مشاوره می دهند که چگونه راه موفقیت را طی کنند و برای این کار، ممکن است به آنها بگویند که باید به طور ثابت هر هفته ۷۰ الی ۸۰ ساعت کار کنند. اما این شخص با تجربه هرگز در مورد روابط، فرزندان، خانواده، سلامتی و دیگر موارد از این افراد تازه کار سوال نمیپرسد؛ مواردی که شاید برای او بسیار مهمتر از موفقیت شغلی و مالی باشند.
منفعتی که از پرسیدن سوالهایی در مورد جنبههای مختلف زندگی شاگرد به سطح مشاوره شما اضافه میکند این است که کمتر حرف خواهید زد و راه حلهای بیشتری را ارایه خواهید داد که نه تنها موارد کاری، بلکه به داشتن زندگی و رفتار بهتر او هم کمک خواهد کرد.
به آنها ماهیگیری یاد دهید
ریک وولورث یکی از با ارزشترین مربیان خود را که بیش از ۲۵ سال از زندگیاش را با او گذراند مثال میزند؛ باب بافورد (Bob Buford)، کارآفرینی موفق در دنیای تلویزیون کابلی در دالاس. او در پرسشهای بصیرتی و ارایه مشاوره یک استاد تمام عیار بود. در یکی از مقاطع زندگی ریک وولورث، او با یکی از سختترین رئیسهای زندگی خود دست و پنجه نرم میکرد و امیدوار بود تا باب، به او بگوید که چه کاری باید در برابر این رئیس انجام دهد. باب به جای این که به او بگوید چه کاری انجام دهد، یک سری سوالاتی از او پرسید تا ریک مشکل اصلی موجود در کار را شناسایی کند و بتواند خودش راه حل مناسب را پیدا کند.
بنابراین به عنوان یک مربی، بهتر است به شخص مورد نظر ماهیگیری یاد دهید، نه این که خود ماهی را برای او فراهم کنید. به او بگویید تا جوانب مختلف را بررسی کند، با پریشانی خود نسبت به موضوع رو به رو شود و خود بهتر میتواند راه حلی مناسب پیدا کند.
جعبه ابزار شاگرد خود را باز کنید!

به عنوان یک مربی، یکی از بخشهای با ارزشی که میتوانید در شاگرد خود کاوش کنید، استعدادهای درونی، شایستگیها، شخصیت فردی و اشتیاق و علاقه آنها است. بسیاری از افراد جوان، خود آگاهی محدودی نسبت به اینکه چقدر دارای هیجان و فعالیت درونی هستند، دارند. بدون این آگاهی، خیلی راحت است که آنها اشتیاقی را در خود ایجاد کنند که تبدیل به فردی شوند که اصلا مناسب آن جایگاه نیستند.
ریک وولورث میگوید که در ۲۳ سال از زندگی خود در شرکت خدمات مالی Morgan Stanley این موضوع مهم را آموخته است. او در این کمپانی، قدرت بالایی در توسعه روابط با مشتریان و دیگران مدیران داشت. در حالی که در این بخش رفته رفته به موفقیت بیشتری رسید، از او خواسته شد تا مدیریت پرورش دستهای از فراد حاضر در کمپانی را هم در دست بگیرد. پس از مدتی او متوجه شد که این کار به شدت انرژی او را تخلیه میکند، در حالی که کار با مشتریان به او انرژی میداد و عاشق چالشهای مربوط به آنها بود. بنابراین ریک به سراغ مسئولیتهایی رفت که به او انرژی، قدرت و احساس خشنودی میداد.
همیشه از شاگرد خود بخواهید با ابزار ارزیابی شخصیت مانند StrenghtsFinder یا Enneagram و ابزار تست استعداد مانند Johnson O’Conner بهره ببرند تا هم آنها و هم شما به عنوان یک مربی، نقاط قوت آنها را بشناسید.
فراموش نکنید که بسیاری از نکات مربیگری، یاد گرفتنی هستند، نه گفتنی

یکی از مسائلی که بسیاری از مربیان زندگی ما به آن توجه ندارند، این است که به جای یاد دادن به صورت شیوه درست، تنها نکات مهم را میگویند، شاگردان آنها را یاد داشت میکنند و تمام. بسیاری از ما شنیدهام که تقریبا ۹۰ درصد از ارتباطات به صورت غیر کلامی هستند. بسیاری از مربیان متوجه نیستند که آخرین تصوری که یک شاگرد از آنها خواهد داشت، معمولا چگونگی رفتار این مربیان در زندگی، کار، خانه و غیره است. این که به عنوان یک مربی چه نگاه و رفتاری به زندگی داشته باشید، تاثیر به شدت زیادی روی افکار دیگران به خصوص شاگردان، نسبت به شما دارد. برخی از اساتید و مربیان هستند که تنها با گفتن و رد شد از مباحث، راضی به ترک شاگردان نمیشوند. مربیانی وجود دارند که همیشه با رفتار خود و چگونگی هدایت زندگی، تبدیل به منبع الهام شاگرد میشوند.
از بین تمامی راه و روشهایی که زمان خود را میگذرانید، مربیگری، و مخصوصا مربی زندگی بودن، یکی از بهترین سرمایهگذاریهایی است که میتوانید برای آن وقت بگذارید. این کار شما را قادر میسازد تا هر آن چه که در طول زندگی آموختهاید را به مرحلهای جدید هدایت کنید و با تمامی تجارب خود، مدیران و رهبران نسل بعد را پرورش دهید. همانطور که کلی کریستنسن (Clay Christensen)، پرفسور دانشگاه هاروارد می گوید: «تنها معیارهایی که در زندگی من اهمیت خواهند داشت، تک تک اشخاصی هستند که قادر بودم به آنها کمک کنم تا تبدیل به انسانهای بهتری شوند.» جان وودن (John Wooden) مربی مشهور بسکتبال میگوید: «مربیگری تبدیل به میراث واقعی شما خواهد شد. این بزرگترین وراثتی است که میتوانید به دیگران بدهید.»
با مربیگری تمام ابعاد زندگی یک فرد و محدود نشدن به گفتگوهای مربوط به کار، به عنوان یک مربی شخصی بسیار بزرگتر و موثرتر به چشم شاگرد خود خواهید بود و سالهای سال نه فقط از شما یاد خواهند کرد، بلکه میراث شما را به دیگران انتقال خواهند داد.