حتما تا به حال برای شما هم پیش آمده که بخواهید عادت بدی را ترک کنید، یا عادت خوبی در خودتان ایجاد کنید. ابتدا تصمیم به این کار میگیرید اما شروع آن را مدام به تاخیر میاندازید. در این مقاله از استارتاپت برای شما راهکاری کاملا عملی و ساده با نام قانون دو دقیقه ای ارائه میکنیم که بتوانید برای رسیدن به هر هدف سختی که شروع آن برایتان مشکل است به کار ببرید و دیگر هیچ کاری را به تعویق نیندازید.
موضوع کتاب «عادتهای اتمی» جیمز کلر (James Clear) این است که شما میتوانید با گول زدن خودتان، خود را به کسی که میخواهید بشوید تبدیل کنید.
یکی از مثالهای مورد علاقهی من در این باره، تعریف کلر از «قانون دو دقیقه ای» است:
وقتی عادت جدیدی را شروع میکنید، باید در کمتر از دو دقیقه آن را انجام دهید.
این یعنی عادت مورد نظر خود را تبدیل به یک رفتار بسیار ساده و سریع کنید. پیشنهاد کلر برای قانون دو دقیقه ای «30 دقیقه تمرین یوگا»، فقط «برداشتن تشک یوگا» و برای «تا کردن لباسهای شسته شده» در قالب قانون دودقیقهای «تا کردن یک جفت جوراب» است.
به دلایل زیادی این استراتژی خوب کار میکند. با توجه به گفتههای کلر، که یک وبسایت محبوب افزایش بهرهوری را اداره میکند، شما باید قبل از این که به جزئیات توجه کنید، به «هنر نمایش دادن» مسلط شوید. در واقع این «دو دقیقه ها» تشریفات ورودی یک روال بزرگتری به نام عادت هستند.
وقتی عادت جدیدی را شروع میکنید، ابتدا کمتر از حد توان خود آن را انجام دهید
من قبلا هم نمونههایی از قانون دو دقیقه ای کلر را شنیدهام. مثلا چاد منگ تان (Chade-Meng Tan)، مهندس سابق گوگل که کلاسهای هوش هیجانی این کمپانی را برگزار میکرد، در کتاب «جستجوی درون» به این قضیه اشاره میکند. او در کتاب خود مینویسد که بهترین راه برای شروع عادت مدیتیشن این است که «کمتر از حد توان خود تمرین کنید.»

«تان» میگوید که حفظ تمرین مدیتیشن یا مراقبه به این معنی است که بفهمید «چه مقدار مدیتیشن باید انجام دهید تا تغییرات قابل توجهی در زندگیتان ببینید. و مراقب باشید که زیادهروی نکنید.» با گذشت زمان، شما میتوانید مقدار این تمرینات را افزایش بدهید و از آن لذت ببرید.
کریس بیلی (Chris Bailey) هم در «تمرکز بیش از حد»، نکتهای مشابه دارد:
وقتی از انجام یک تکلیف یا کاری مثل نوشتن یک نامه یا تمیز کردن کمد خودتان بدتان میآید، حداقل فقط به مدت یک دقیقه «با دقت و بدون حواسپرتی» این کار را انجام دهید.
بیلی مینویسد که ممکن است فقط در طی ۴۰ ثانیه حواسمان از کاری که در حال انجام آن هستیم پرت شود. اما وقتی این آستانه را گذراندید، به احتمال زیاد تمایل دارید کارتان را ادامه بدهید، چرا که از سرعتگیر ابتدای کار عبور کردید.
و در مورد موضوع غلبه بر تنبلی، افراد زیادی در این ایده با هم توافق داشتند که شما باید به خودتان بگویید که من قرار است این کار را فقط در مدت زمان معینی انجام بدهم و بعد میتوانم از آن دست بکشم. بکفرمور (Backformore) نوشته است:

من زنگ آلارم را روی ۱۰ دقیقه تنظیم میکنم و بعد میبینم که تا چقدر میتوانم کارم را ادامه بدهم. معمولا این کار به من انگیزه میدهد که تا وقتی که زنگ هشدار به صدا در نیامده کارم را ادامه بدهم، اما وقتی هم که زودتر از کارم دست بکشم میدانم حداقل مقداری از کارم را انجام دادهام.
کلر، توجیهات شهودی بیشتری را برای قانون دو دقیقه ای ارائه میکند:
این عادتهای رفتاری کوچک، به هویتی که شما میخواهید در خودتان ایجاد کنید، نیرو میبخشد و آن را تقویت میکند. اگر ۵ روز متوالی به باشگاه بروید، حتی اگر فقط به مدت دو دقیقه باشد، در واقع دارید هویت جدیدی از خودتان میسازید.
او ادامه میدهد:
شما دارید روی تبدیل شدن به شخصیتی تمرکز میکنید که عادت به باشگاه رفتن دارد و هیچکدام از تمریناتش را از دست نمیدهد. در واقع شما در حال اجرای کوچکترین اقدام در راستای شخصی که میخواهید شوید هستید.