اعتراف کردن به اینکه ما درحال حاضر به اندازه کافی خوشحال نیستیم و در بهترین حالت خودمان قرار نداریم، چیز دردناکی است. ما برای فرار از این واقعیت خودمان را متقاعد میکنیم که همه چیز خوب است و نوعی از احساس خوشبختی غیرواقعی را میپذیریم که معمولا حس خوبی به ما نمیدهد و بعد دوباره به عادتهای قدیمی خود ادامه میدهیم. اما در واقع عادتهای قدیمی ما را از اقدام به تغییر باز میدارند و مانع از پیشرفت ما میشوند.
وقتی متوجه میشویم که زندگی ما آن چیزی نیست که پیشبینی کرده بودیم، چه کار میکنیم؟ یا بهتر بگویم، چه کار میتوانیم کنیم؟
اول از همه باید عادتها و الگوهای قدیمی خود را ارزیابی و بررسی کنیم، سپس سوالات سختی در این باره از خودمان بپرسیم. این کار باعث میشود که با عادات قدیمی خود درگیر شویم و راه را برای ایجاد عادات جدید در زندگی باز کنیم.
در این مقاله از استارتاپت سوالاتی را برای شما آماده کردهایم که با فکر کردن به آنها میتوانید رابطهی جدید و بهتری با خودتان برقرار کنید، شادی را پیدا کنید و یک زندگی پرمعنا برای خود رقم بزنید.
۱. آیا امروز میتوانم گامهای کوچکی برای ساخت فردایی بهتر بردارم؟
برای شروع، قدمهای کوچکی بردارید. اقدامات کوچک، کنترلشده و معنادار باعث ایجاد تغییر میشوند. عاداتی را ایجاد کنید که از تغییرات کوچک طی مدت زمان طولانی به وجود میآیند. کلید موفقیت در اینجا پایداری و ثبات است. از امروز شروع کنید و این کار را انجام بدهید. این عادات جدید در طولانی مدت باعث تغییرات بزرگی در شما میشوند. تغییرات روزانه هم به حس خوب و انرژی درونی شما نیرو میبخشند و به شما انگیزه میدهند. این مرحله را به تنهایی انجام ندهید. از عزیزان خود بخواهید که به شما ملحق شوند و شریکهای مسئولیتپذیری را با خود همراه کنید. بگذارید این حرکت شما، دیگران را برای ایحاد عادات بهتر تحریک کند.
۲. چه ارزشی را میخواهم وارد زندگی ام کنم؟
دوست دارید کدام بخش از زندگی خود را برجسته کنید؟ آیا کارهایی که انجام میدهید به خاطر خودتان است یا دیگران؟ آیا میتوانید «ارزش» را در ۵ کلمه توصیف کنید؟ طبیعی است اگر در ابتدا نمیدانید که از کجا شروع کنید. فکر کنید به اینکه وقتی کودک بودید چه نقاشیهایی میکشیدید و سپس ببینید میتوانید آن رویاها را دنبال کنید یا با جهان به اشتراک بگذارید. برای اینکه با بهترین حالت خودتان رابطهی خوبی برقرار کنید باید ببینید چه چیزی برای شخص شما واقعا اهمیت دارد. اگر متوجه شدید که برخی از عادتهایتان دیگر شما را به سمت اهدافتان سوق نمیدهند، باید این عادات را ترک کنید. همچنین، ارزشی که خواهان آن هستید نباید با کارهایی که انجام میدهید در تناقض باشد، در غیر این صورت به هدف خود دست نمییابید.
۳. من در چه موقعیتی با زمان، انرژی و بهانهها مقابله میکنم؟

بهانه آوردن آسانتر از برداشتن گامهای مناسب برای ایجاد عادات جدید است. با این حال هرچه بیشتر دربارهی بهانهها بدانید به هدفگیری شما بیشتر کمک خواهد کرد. برای شکستن عادتهای بد یک نوع علم وجود دارد. اگر با زمان مقابله میکنید، چگونه میخواهید عادت بدی را حذف کنید تا جا برای عادت خوبی که شما را به رشد و موفقیت برساند باز کنید؟ اگر با انرژی مقابله میکنید، به این فکر کنید که در کجا انرژی خود را صرف جزئیات بی اهمیتی میکنید که انرژی کافی برای رسیدن به اهداف مثبت شما باقی نمیگذارد. زمان و انرژی خود را به کنترل خودتان دربیاورید. توجه داشته باشید که ممکن است عادتهای قدیمی جلوی ما را بگیرند و در طول زمان ما خودمان را متقاعد میکنیم که اصلاح نمیشویم و زخمهایمان هرگز بهبود پیدا نمیکنند. اما واقعیت این است که اکثر بهانههای ما ارتباط مستقیمی با ترس هایمان دارند.
۴. من از چه چیزی میترسم؟
ما اغلب عادتهای بدی داریم چون برای تغییر، شروع یک زندگی جدید یا تبدیل شدن به فردی جدید آماده نیستیم. قربانی بودن، اگر چه دردناک است، ولی ما در منطقهی قربانی بودن احساس امنیت بیشتری میکنیم، چون منطقهی آشنا و راحتی برای ماست. برای شکستن عادتهای قدیمی و ایجاد فرصت برای عادتهای جدید باید اتفاقی بیفتد. شما باید با خودتان صادق باشید و آمادگی این را داشته باشید که حقیقتهای ناراحتکنندهای را دربارهی خودتان کشف کنید. شما باید با خودتان مهربان باشید و صبر داشته باشید تا عادتهای بهتری در شما ایجاد شوند. هر بار که با ترس خود روبرو شدید، با او بنشینید و از او بپرسید که چگونه میتواند چیزهای منفی را به چیزهای مثبت تبدیل کند.
۵. چه کسی میتواند منبع الهام و انگیزه و حامی من باشد؟
اطراف خود را از افراد مثبتی که کارهای مثبتی انجام میدهند پر کنید و خواهید دید که شما هم از آنها تاثیر میگیرید. عنصر کلیدی برای تغییرات موفقیتآمیز، داشتن جمعی از افراد مناسب است. از حرکت به جلو نترسید و برای پیش رفتن از مردم کمک بگیرید. افرادی که ما را احاطه میکنند انعکاسی از کسانی که میخواهیم باشیم و گاهی اوقات از کسانی که نمیخواهیم باشیم هستند. با قرار گرفتن در یک جمع سالم، به مرور شما هم وارد مسیرهای درستی می شوید. قدرت ارتباطات انسانی را دست کم نگیرید. از این طریق میتوانید با کمک دیگران به سمت ایجاد عادتهای خوب پیش بروید.
۶. آیا خودم را دوست دارم؟
این سوال برای کسانی که در حال حاضر در تلاش برای عشق ورزیدن به خودشان هستند شاید کمی سخت باشد. اما دوست داشتن خودتان بسیار مهم است. دوست داشتن خود یعنی به دنبال عادتهایی باشیم که نسخهی بهتری از خودمان را بسازد. دوست داشتن خود، هم میتواند باعث شادی و هم تمایل به خودخواهی شود. دوست داشتن خود میتواند به معنی این هم باشد که دیگر نمیخواهید برای دیگران زندگی کنید. عادتهای بهتر میتوانند با کمک به دیگران برای داشتن زندگی بهتر هم ایجاد شوند.
۷. اگر جوانتر بودم چه چیزی دربارهی الان خودم میگفتم؟
خود شما در سن پایینتر باید به خودتان در امروز افتخار کند. چه عادتهایی دارید که باعث رضایتمندی و حس لذت در خود جوانتر شما نمیشود؟ هدف این است که مسیر خود را روشنتر کنید. به خودتان انگیزه دهید، قهرمان خودتان باشید، کسی باشید که خود جوانترتان شما را تحسین کند. وقتی در این موقعیتهای احساسی قرار بگیرید، خیلی از عادتهای قدیمیتان را راحتتر میتوانید از بین ببرید.