شون فریمن (Shawn Freeman) کارآفرین موفق و مدیرعامل یک شرکت در زمینه فناوری اطلاعات (IT) است. او مطلبی در زمینه پیشرفت شغلی و انتخاب شغل دلخواه تهیه کرده است. ما در مقاله از استارتاپت، بخشی از نوشه او را آوردهایم تا شما را با راههای دستیابی به شغل دلخواه خود، آشنا کنیم
زمانی که برای اولین بار، کارم را شروع کردم؛ خودم را در شغلی یافتم که میتوانستم در آن پیشرفت کنم. وقتی برای رتبههای بالاتر تقاضا کردم، مدیرم من را به یک جلسه دعوت کرد و با بیان جملات کوتاهی، به من فهماند که فقط روی شغلی که در حال حاضر دارم، تمرکز کنم و نگران پیشرفت و رسیدن به شغل دلخواه خود نباشم. این موضوع، من را متوجه کرد که در سازمانی کار میکنم که به پیشرفت من اهمیت زیادی نمیدهد؛ پس خودم باید مسئولیت این موضوع را به عهده میگرفتم و برای پیشرفتم تلاش میکردم.
شون فریمن
به توصیه رئیسم عمل کردم و بیشتر تمرکز کردم؛ آن هم روی شغل دلخواه و کاری که میخواستم در مرحله بعد داشته باشم. شروع به کسب مهارتهای لازم کردم و مسئولیتهایی را که قرار بود در نقش آیندهام داشته باشم؛ پذیرفتم. به این ترتیب، نه تنها راههای بیشتری را برای مشارکت در کار پیدا کردم، بلکه به عنوان مشاور تکنولوژی به صورت نیمهوقت، با مشتریان ارتباط برقرار کردم. من نسبت به ارائه مشاوره به مشتری، احساس رضایت و علاقه داشتم و این باعث شد تا شرکت خدمات مدیریت کامپیوتری خودم را تاسیس کنم.
شون فریمن

چالش جوانان
بخشی از چالشهای یک جوان، حرفهای بودن، هدفگذاری و تعیین جایگاهی است که میخواهد داشته باشد. اما هدفگذاری توسط افراد و شرکتها، اغلب بر عناوین شغلی تکیه میکند و این باعث میشود تا اشخاص، کارهایی را که میتوانند انجام دهند به ۲ دسته تقسیم کنند: «کاری که انجام میدهند و کاری که انجام نمیدهند.»
این تقسیمبندی چه در شرکتهای کوچک و در حال رشد، چه در شرکتهای بزرگتر، خطرناک است. زیرا چگونگی جلوگیری از ماندن در یک نقش، به ویژه در این محیطهای مشخص، سوالی است که پاسخ به آن با گذشت زمان، دشوارتر میشود. چونبه این ترتیب، محدودیتهای بیشتری بر بهرهوری شما اعمال میشود؛ صرف نظر از اینکه این محدودیتها از خارج بر شما اعمال شده باشند یا اینکه خودتان آنها را به وجود آورده باشید.
من برای شما پیشنهاداتی در زمینه تلاش و رسیدن به شغل دلخواهتان دارم تا فقط به داشتن و رضایت از شغل فعلی خود، بسنده نکنید.
۱. برای تسریع در پیشرفت و دستیابی به شغل دلخواه خود، چشماندازتان را توسعه دهید

ممکن است شنیده باشید که افراد با گذشت سالها، ترجیح میدهند تا در سمت و شغل خود باقی بمانند. اما سوال اینجا است؛ پس چرا تقریبا نیمی از جوانان حرفهای، دوست دارند شغل فعلیشان را ترک کنند. ما هم با چنین معضلی روبهرو هستیم. نمیخواهیم پرش شغلی داشته باشیم، اما میدانیم که چگونه میتوانیم در نقشهای فعلی خود پیشرفت کنیم. دقیقا مشکل اینجا به وجود میآید، وقتی خود را در حال پیشرفت نمییابیم، خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم. در این موقعیت، به جای در نظر گرفتن فرهنگ شرکت، قدرت و مهارتی که در هر نقش کسب کردهایم؛ به رقابت برای کسب درآمد بیشتر میپردازیم.
برخی از کارفرمایان، از وضع قوانین سختگیرانه و خاص، لذت میبرند. بسیاری هم، از یکسری نقشهای ویژه فاصله میگیرند و تاکید بیشتر را بر شناخت کارکنانی میگذارند که می توانند وظایف بیشتری را برای رسیدن به موفقیت شغلی، بر عهده بگیرند. نکته مهم برای کارمندان این است که از محدوده این قوانین مشخص بیرون بیایند و بر اینکه چگونه میتوانند باعث انگیزش و افزایش ارزش خود برای تیم شوند، تمرکز کنند.
از نقش فعلی خود، برای درک، تعریف و ارزشگذاری سمت شغلی بعدی که در نظر دارید، استفاده کنید؛ چه در شرکت فعلی بمانید یا خیر. شما میتوانید کنترل آینده شغلی خود را در دست بگیرید و به شغل دلخواه برسید.
۲. برای شناسایی تواناییهای لازم، هدفگذاری صحیح را تمرین کنید

میدانم که همه از شما میخواهند هدفگذاری کنید، ولی دلیلی برای آن وجود دارد. چون اگر پیشرفتی نببینید، خیلی زودتر از آنچه باید، تسلیم خواهید شد. در این صورت، فرآیند تعیین هدف به تعریف مهارتها و مسئولیتهای شغلی که میخواهید داشته باشید، کمک میکند. توضیحات شغلی را جستجو کنید یا در محل کار با افراد مرتبط، صحبت کنید تا به این ترتیب، مهارتها و مسئولیتهای مورد نیاز برای پیشرفت خود را شناسایی کنید. سپس یک ارزیابی صادقانه در مورد مهارتها و کمبودهای خود تهیه کنید. همانطور که رندی میلانوویچ (Randy Milanovic) از شرکت آنلاین کایاک (Kayak Online Marketing) اشاره میکند:
اینکه با صداقت نقاط قوت و ضعف خود را مشخص کنید و از افرادی که در اطرافتان هستند کمک بخواهید؛ به شما کمک میکند تا مشخص کنید، چگونه عوامل خارجی مثل کلاسها و فرصتها، راهی برای پیشرفت شما ایجاد میکنند.
رندی میلانوویچ
هنگامی که فهرست دقیقی از جایگاهی که باید به آن برسید، تهیه کردید؛ میتوانید اهداف منطقی برای ۳ ماه بعدی خود تعیین کنید. آیا کلاسهای آنلاینی وجود دارند که به شما کمک کنند، پایه و اساسی را که برای پروژههای پیشرفتهتر نیاز است، یاد بگیرید؟ آیا کلاسهای دانشگاهی محلی وجود دارند که بتوانید در آنها شرکت کنید؟ جستجوی خود را با چند کار ساده مثل اتمام یک دوره کدگذاری یا کمک به ۲ پروژه تیمی دیگر، شروع کنید. بعد از ۳ ماه، بررسی کنید که چه مقدار از کارها را انجام دادهاید؟ سپس بر اساس آن، اهداف بیشتری تعیین کنید. این فرآیند به شما کمک میکند تا تمام عوامل مورد نیاز برای دستیابی به موفقیت، متمرکز شده و شما را به سمت پیشرفت سوق دهد.
۳. از خود بپرسید، چگونه میتوانم کمک کنم؟

اینکه هر روز پیاده سر کار بروید و از خود بپرسید که چگونه میتوانم به دیگران کمک کنم، دو مزیت عمده دارد: شما را با پروژهها و وظایف جدید آشنا میکند، همچنین حس رضایت و مثبتنگری شما به کاری که انجام میدهید را وسعت میبخشد.
وقتی افراد پیشنهاد کمک شما را قبول میکنند، میتوانید بفهمید که چه جاهایی از شغل را دوست دارید و از بودن در آن لذت میبرید و چه نقشهایی را برای یک کار تمام وقت دوست ندارید بر عهده بگیرید. کمک به دیگران، همچنین به شما کمک میکند تا مهارتهای لازم برای جایگاه بعدی را که در آن ضعف دارید، به دست آورید. همه ما یک شغل دلخواه داریم که باید با علاقه و مهارتهایمان همخوانی داشته باشد، اما ممکن است علایق و مهارتهایی وجود داشته باشند که هنوز کشف نکردهایم.
افزایش اعتماد به نفس برای تجربه موارد دیگر، هم در محل کار و هم خارج از آن
تاثیر بعدی این است که از احساس محدود شدن در شغل فعلیتان خلاص میشوید. وقتی کنترل فرصتهایی برای پیشرفت شغلی خود را به دست بگیرید، اعتماد به نفس تجربه کارهای دیگر، چه در محل کار و چه خارج از آن را پیدا خواهید کرد. همچنین شروع به انعطافپذیری و شناخت محیطی که به آن علاقه شدیدی دارید، میکنید چون خودتان در حال ساختن آن هستید.
مهمتر از همه این است که وقتی کارتان را برای کمک به دیگران شروع میکنید، باید به مهلتها توجه کنید، سر قولتان بمانید و در پایان هر جلسه، فهرست کاملی از وظایفی که مسئول آن بودهاید، ارائه دهید. داشتن یک سیستم خوب برای پیگیری پروژهها و زمان تحویل آنها به شما بسیار کمک میکند. پیشنهاد من Asana, Basecamp, OneNote است که نرمافزارهای کمککنندهای هستند؛ اما پیدا کردن آنچه سایر اعضای تیم هم اکنون از آن استفاده میکنند، میتواند بهترین منبع برای شما باشد. در نهایت، مدیریت زمان و ایجاد یک سیستم قابل اعتماد برای متعادلسازی بار کاری، به شما کمک میکند تا قابل اعتماد باشید و نشان میدهد برای پذیرفتن مسئولیتهای بیشتر آماده هستید.
۴. برای برقراری ارتباط آزاد با اعضا و مدیران تیم تلاش کنید

اکثر سازمانها، مسیرهای پیشرفت را به طور هدفمند، دنبال نمیکنند. اگر با نحوه ارتباطات محیط کاری خود احساس رضایت نمیکنید، آن را تغییر دهید. روش مناسبی پیدا کنید و به وسیله آن به رئیس خود بفهمانید که بعضی خواستهها برآورده نمیشوند یا اگر احساس میکنید بعضی چیزها ناعادلانه هستند؛ این موضوع را به او تطلاع دهید. معرفی راهها یا ابزارهای ارتباطی بیشتر و تبدیل شدن به یک رهبر در این زمینه، در طولانی مدت باعث افزایش اعتبار شما نزد رئیستان میشود. اجازه ندهید که ترس، مانع از برقراری ارتباط سازمانی شما شود.
بسیاری از کارمندان تصور میکنند که اگر بگویند کارمندان دیگری که تجربه و موقعیت شغلی یکسانی با آنها دارند، حقوق بیشتری دریافت میکنند؛ صدایشان شنیده نمیشود. حتی ممکن است فکر کنند با گفتن این جمله، از کار اخراج خواهند شد. ولی قبل از کنار گذاشتن هرگونه تلاشی برای پیشرفت و ترقی، راهی پیدا کنید تا نگرانیهای خود را با مقام بالاتر از خود، به طور رسمی در میان بگذارید. اگر هیچوقت در مورد این مسائل سوال نکنید، نمیتوانید بفهمید که نتیجه چه خواهد شد. من به این نتیجه رسیدهام که بیشتر سازمانها، ترجیح میدهند با فردی قابل اعتماد کار کنند تا کارمند جدیدی استخدام کنند. همچنین اگر مدیر هستید، بهتر است محیطی آزاد و شفاف، برای گفتگوها ایجاد کنید.
۵. راههایی برای کمک به پیشرفت دیگران پیدا کنید

نباید منتظر باشید که به سمت مدیریتی برسید تا مهارتهای مشاورهای خود را پرورش دهید. اگر کسی در نمودار سازمانی، جایگاهی بالاتر از شما دارد، دلیل نمیشود که نمیتوانید به او کمک کنید تا در کارش پیشرفت کند. بهترین مدیران، کسانی هستند که به زیردستان خود کمک میکنند تا مهارتهایی کسب کرده و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند، ظرفیتهای خود را افزایش دهند و موفقیتهای بیشتری کسب کنند. امکان اجرای این نوع از رهبری، نه تنها توسط کارفرمایان، بلکه توسط همتیمیها هم قابل اجرا است.
مربیگری، مزایای شخصی زیادی هم دارد. یادگرفتن گوش دادن، حل کردن خلاقانه مسائل و مشکلات و یادگیری کار کردن با افرادی که با شما متفاوت هستند، همگی از مهارتهای مهم مدیریتی است که برای پیشرفت به آنها نیاز دارید. نکته اصلی برای مربیگری عالی این است که بر کمک به حل مشکلات افرادی که در اطرافتان حضور دارند، تمرکز کنید یا مهارتهای جدیدی را توسعه دهید که نیازمند خلاقیت، صبر و بازخورد هستند.
این شما هستید که میتوانید رهبری مسیر شغلی خود را به دست گیرید، بنابراین در تعیین آینده حرفهای و دستیابی به شغل دلخواه خود گام بردارید و در پیگیری آن جسور باشید. شما برای ارتقاء سطح خود، نیاز به عنوان شغلی ندارید، اما نباید انتظار داشته باشید که کار زیاد، به سرعت به شناخت یا افزایش حقوقتان کمک کند. شما این کارها را انجام میدهید تا سطح خود را بالا ببرید و با تمرکز بر اهداف طولانی مدتتان و ارزیابی گامهایی که به سمت آن برمیدارید، به مرور علایق خود را هم پیدا میکنید، احساس رضایت بیشتری از کارتان احساس میکنید و در نهایت به مرحله بعد پیشرفت میکنید.