امروزه انسانها توانستهاند در زمینهی روشهای رهبری پیشرفت چشمگیری داشته باشند.
در قواعد کنونی مربوط به رهبری موثر، بی ملاحظگیهایی صورت میگیرد. با این حال، با چند اصل کمکی ساده میتوان از این بیملاحظگیها جلوگیری کرد و رهبری واقعی داشت. با این مقاله استارتاپت همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
در رهبری موثر ساده به قضیه ها نگاه کنید
برای مثال، تصور کنید که سنگهای یادبود یک مقبره به بدترین صورت ممکن، از بین رفته است. نخستین ایده میتواند جایگزین کردن سنگها با سنگهای تازه استخراج شده ازمحلی دیگر باشد. اما این برنامه هزینهی بسیار بالایی دارد و لازم است بازدید از مقبره برای مدتی ممنوع شود.
در این مرحله، سوالهایی پرسیده میشود.
چرا سنگها تخریب شدند؟ به دلیل اینکه این سنگها به صورت پی در پی با مواد شیمیایی مخرب تمیز شدهاند.
چرا این شست و شو ضروری بود؟ به دلیل اینکه پرندهها روی این سنگ ها ازخود اثراتی باقی گذاشته بودند.
چرا پرندهها در آنجا بودند؟ به دلیل اینکه تعداد زیادی عنکبوت آنجا زندگی میکردند و پرندهها از این عنکبوتها تغذیه میکردند.
چرا تعداد زیادی عنکبوت در آنجا وجود داشت؟ وجود این عنکبوتها به خاطر وجود حشرات بود.
چرا تعداد زیادی از حشرات موذی در آنجا وجود داشت؟ زیرا چراغ های مقبره در گرگ و میش روشن میشدند و حشرات به این چراغها جذب میشدند.
راه حل: چراغها را یک ساعت دیرتر روشن کنید.
این تفکر سیستمی به شما کمک میکند تا یک تصویر بزرگ را در نظر بگیرید و از این طریق چندگانگی علتها و معلولها را تشخیص دهید.
سازمانهای هوشمند از این روش برای پیدا کردن راههای ساده و مقرون به صرفه برای مشکلات اجرایی استفاده میکنند.
در واقع آنها مشکلات و علت آنها را دسته بندی میکنند. آنها سوالهای درستی میپرسند و به شدت از پرسیدن سوالهای اشتباه دوری میکنند. در اصل، آنها مانند یک پزشک قبل از تجویز، تشخیص میدهند. این مسئله باعث میشود میزان اشتباه به حداقل برسد.

به جای بهانه سازی، دنبال نتیجه سازی باشید
انکار میتواند باعث از دست دادن سرمایه شود و به عنوان رهبری موثر باید از آن دوری کنید. برای مثال اگر نیاز ماشین به تعویض روغن را انکار کنید، در نهایت ممکن است برای شما هزینه بیشتری نسبت به قبل در بر داشته باشد.
انکار در زندگی روزمره انسانها نیز میتواند تاثیر گذار باشد. برای مثال انکار در مورد نیاز به تغییر خود برای
شریک زندگی ممکن است زندگی مشترک را به خطر بیندازد.
انکار خلبانها در برابر اخطارهای برج مراقبت میتواند منجر به مرگ سرنشینهای آن هواپیما شود.
انکار در سازمانها نیز عامل مخربی محسوب می شود: وقتی که عملکرد خوب و بد تمیز داده نمیشود، وقتی که مردم به جای حل مشکل، دنبال مقصر میگردند، یا جایگاه از ایده خوب مهمتر میشود، وقتی که فرضیهها به چالش کشیده نمیشوند، ایدهها تست نمیشوند و زمانی که فیدبک داده نمیشود.
انکار باعث میشود که آدمهای باهوش کارهای غیر معقول انجام دهند، زیرا آنها ترجیح میدهند که سیگنالهای هشدار را نبینند یا حتی ممکن است این سیگنالها را واقعا نبینند.
این مسئله گاهی اوقات به عنوان «فراموشی انتخابی» توصیف میشود. در این مرحله، نتایج مد نظر به دست نمیآید و در نتیجه بهانهها جای نتایج را میگیرند. این مسئله میتواند بهترین استراتژی کسب و کار را ضعیف کند.
نگران این علائم هستید؟ واقع بین باشید. علتهای اصلی را پیدا کنید . به جای بهانه، نتایج را بسازید.
سفر خود را کنترل کنید و نقشه خود را بکشید
کوه نوردان هیچ وقت بدون نقشه و قطبنما برای فتح قله در سرزمینی وحشی برنامه ریزی نمیکنند. در واقع آنها به این مسئله حتی فکر هم نمیکنند. اما سازمانها هر روز بدون نقشه و برنامه جلو میروند.
همهی سازمانها به دنبال رسیدن به نتایج دلخواه خود هستند. اگر از نتایج راضی نیستید، نقشه و قطبنمای خود را چک کنید. در رهبری موثر باید برنامه داشته باشید.
همراستای استراتژی حرکت کردن هم برای کوه نوردان و هم برای سازمانها امری حیاتی محسوب میشود. این موضوع در واقع به معنای رهبری موثر، کسب و کار هوشمند، دوستدار تغییرات درست و جهت یابی روش درست است.

به دنبال رهبری موثر هستید؟ باغبان باشید و برای رشد تلاش کنید
رویه اصلی بیشتر افراد تعمیر است. آنها فکر میکنند که برای حل مسائل حقوق دریافت میکنند.
در رهبری موثر باید انرژی خود را به جای تعمیر، صرف رشد دادن کنید.
آنها میدانند که یک سازمان در اصل یک موجود زنده با تعداد زیادی از عناصر وابسته به هم است که هم میتواند رشد کند و هم میتواند منقرض شود.
رهبران موفق باغبان هستند. آنها به شانس اتکا نمیکنند. در واقع آنها یک محیط رشد را ایجاد و از آن مراقبت میکنند.
باغبانهای موفق به ابزارهای مورد اطمینان نیاز دارند. آنها سوالهای زیادی میپرسند و ابزارهای تشخیص را به منظور آنالیز نقاط قوت و آسیب پذیری سازمان خود توسعه میدهند. در نتیجه آنها میتوانند دلایل اصلی را متوجه شوند تا گروه را رشد دهند و در نهایت عملکرد قوی دریافت کنند.
یک رهبر و یک باغبان باشید.

نیروی کار خود را تمام و کمال رهبری کنید
بعضی مدیرها افراد خود را مانند معده ای در نظر میگیرند که با حقوق و مزایا پر میشود. در واقع آنها تلاش میکنند تا افراد خود را با این موارد تشویق به کار کنند.در رهبری موثر به هیچ عنوان نباید از این روش استفاده کنید.
سازمانهای موفق از راهبرد متفاوتی بهره میبرند. در واقع آنها افراد را کاملا رهبری میکنند.
کارمندان عقل دارند و به رشد و پیشرفت ذهنی نیاز دارند. آنها به یادگیری علاقهمند هستند . فقط کافی است که به آنها یک دلیل خوب بدهید تا آنها حتی فراتر از حد انتظار شما کار کنند.
کارمندان قلب و روح دارند و در زندگی به دنبال معنا هستند. به آنها الهام ببخشید. این افراد باید حس کنند که کاری که انجام میدهند، کاری خاص است که فقط آنها میتوانند انجام دهند. در اصل، آنها باید حس مهم بودن داشته باشند.
درنهایت این را بدانید که این موارد برای رهبری همهی افراد، حتی افراد بسیار سرسخت نیز جواب میدهد.