پائولا والاس (Paula Wallace) بنیانگذار دانشکده هنر ساوانا است. او اعتقادات خاصی در حوزه شکست و موفقیت دارد. از نظر او تعریف کردن از شکست میتواند ما را به شکست خوردن ترغیب کند. والاس بیاناتی راجع به موفقیت و پیروزی داشته است که ما در این مطلب از استارتاپت، نظریات او را در این زمینه، برای شما مطرح میکنیم.

ما هر سال نزدیک بهار، سراغ تمیز کردن خانه و دور ریختن وسایل قدیمی میرویم؛ اما دور ریختن عادتهای بد را فراموش میکنیم. متاسفانه تعریف کردن از شکست یکی از عادات ناپسندی است که افراد، علاقه زیادی به آن دارند و به اثر منفیاش توجهی نمیکنند.
اگر حرف من را باور نمیکنید، کافی است تا مرورگر خود را باز کنید و کلمه «شکست» را جستجو کنید. بلاگها و فیلمهای بسیاری خواهید یافت کهراجع به شکستهای ابتدای تاریخ تا به امروز، صحبت میکنند. در واقع پیامی که این افراد منتقل میکنند این است که شکست خوردن، مفید است. تعدادی از آنها معتقدهستند که باید به شکست خوردن خود ادامه دهید تا در نهایت، به پیروزی برسید. من به این گروه از افراد «حزب شکست» میگویم.
شاید زمانی که مردم، داستان شکستهای ناامید کننده و فاجعهوار مدیران موفق را میشنوند؛ تحت تاثیر قرار بگیرند. اما تنها یک مشکل وجود دارد؛ که آنها از این داستانها، جواب نمیگیرند. تحقیقات اخیر نشان داده است، مدیرانی که اخیرا با شکست و عدم موفقیت مواجه شدند؛ نتوانستند خود را جزو افرادی قرار دهند که به سمت موفقیت حرکت میکنند. در عین حال، افرادی که هیچ شکستی را تجربه نکردهاند؛ برای رسیدن به موفقیت، شانس بیشتری نسبت به افراد شکستخورده دارند.
با استفاده از ۳ روش که در ادامه به شما معرفی میکنیم میتوانید، حزب شکست را برای همیشه از بین ببرید و تعریف کردن از شکست را از زندگی خود، حذف کنید.

حرف «ش» را از دایره لغات رهبری خود، پاک کنید
در سال ۱۹۷۰ میلادی «حزب شکست» شکل گرفت. این دقیقا زمانی بود که مردم برای راه اندازی کسب و کار تازه خود، اقدام کرده بودند. در آن زمان افراد، به جای اینکه به درستی کار فکر کنند، تنها به فکر انجام آن بودند. آنها تلاش را معیار خود قرار دادند و تا زمانی که تلاش آنها به حد کافی بود، مشکلی با شکست نداشتند.
مردم آن زمان سعی میکردند تا کلمات «نمیتوانم، نمیشود و غیر ممکن» را از دایره لغات خود حذف کنند. این کلمات تاثیر زیادی روی ذهن میگذارند، پس در انتخاب آنها دقت کنید و بیشتر از کلمات مثبت، در صحبتهای خود استفاده کنید.
مثلا معلمی را فرض کنید که روز اول مدرسه به دانش آموزان خود از نمرات ۲۰ بچههای سال قبل میگوید و به آنها این امید را میدهد که ۲۰ گرفتن، کار چندان سختی نیست. این عمل حتی باعث میشود تا دانش آموزان از حضور در این کلاس، احساس موفقیت کنند.
زبان حزب شکست را بفهمید

حزب شکست یک نوع به هم ریختگی، داخل خود دارد. سخنرانها معمولا میگویند برای رسیدن به موفقیت باید پذیرش شکست را داشته باشید و احتمال شکست را هم در نظر بگیرید. آنها میگویند با این کار شما بالاخره به پیروزی و موفقیت میرسید.
این حرف همیشه درست نیست و تنها جایی که میتوانید به آن اطمینان کنید زمین بازی است. بیشتر مدیرانی که توانسته اند کسب و کار خود را به سوددهی برسانند هدف خود را در نظر گرفته اند و برای رسیدن به آن تلاش زیادی کرده اند و همیشه انتظار رسیدن به آن را داشته اند، آنها بدون تعریف کردن از شکست ها تنها بر روی موفقیت تمرکز کردهاند.
مثلا یک معلم را در نظر بگیرید که میخواهد به دانش آموزان خود، نوشتن شعر را بیاموزد. او بدون اینکه به آنها آموزش بدهد از آنها نمیخواهد شعر بنویسند. دانش آموزان از یک الگوی خاص پیروی میکنند و چیزی که در آخر بدست میآید یک شعر است. دانش آموزانی که به موفقیت میرسند خوشحال میشوند و به نوشتن ادامه میدهند و در عین حال دانش آموزانی که موفق نشده اند به خود شک میکنند و فکر میکنند توانایی انجام آن کار را ندارند.
نوشتههای خود را از نظر روانشناسی بررسی کنید

سعی کنید در نکته برداریهای خود از کلمات مثبت استفاده کنید و حتما موفقیتهای خود را ثبت کنید. فردی که به طور پیوسته به موفقیت برسد، موفقیت برای او تبدیل به یک عادت میشود.
مثلا کلاس موسیقی را در نظر بگیرید که مربی هر جلسه پیشرفت هنر جویان را یادداشت میکند و به آنها نشان میدهد. با این کار هنر جویان تشویق میشوند بیشتر تلاش کنند تا مربی موارد بیشتری برای یادداشت داشته باشد.
در آخر میتوان گفت کلمات تاثیر زیادی روی عملکرد هر فرد دارند پس با افراد گروه خود صحبت کنید و از آنها بخواهید از الان برای موفقیت در سالهای آینده برنامهریزی کنند و با هدف و بدون توجه به شکستها به راه خود ادامه دهند.