اگر افراد یک مجموعه، به اهمیت و لزوم موفقیت در کار گروهی نسبت به فردی، آگاه باشند؛ نتایج شگفتانگیزی به دست خواهد آمد. به عبارت دیگر همه اعضا باید برای موفقیت گروه تلاش کنند و به دستاوردهای فردی توجهی نداشته باشند. هر چقدر این موضوع بیشتر در بطن گروه وارد شود، هماهنگی بهتری بین اعضای آن شکل میگیرد. در واقع با ترجیح موفقیت کار گروهی به موفقیت فردی، دسترسی به اهداف و آرزوها آسانتر خواهد بود.
هماهنگی بین اعضا، در برخی گروهها مثل گروههای ورزشی، اهمیت دوچندان دارد. ما در این مقاله از استارتاپت، به سراغ راز موفقیت تیم بسکتبال مربی جان وودن (John Wooden) خواهیم رفت. این مربی افسانهای بسکتبال، به اهمیت هماهنگی و رابطه آن با علاقه و تلاش برای موفقیت گروهی، پی برده بود. سبک اصلی مربیگری و رهبری وودن، بر پایه علاقهمندسازی بازیکنان به موفقیت گروهی، استوار بود. او همواره ترجیح دادن موفقیت کار گروهی به موفقیت فردی را توصیه کرده است. ابتدا کمی بیشتر با این مربی بزرگ، آشنا شویم.

زندگی حرفهای مربی وودن
جان رابرت وودن در سال ۱۹۱۰ متولد شد و پس از گذراندن یک دوره بازیکنی موفق، در سال ۱۹۴۶، عنوان سرمربی تیم ایالتی ایندیانا (Indiana State) را پذیرفت. سپس در سال ۱۹۴۸ رهبری تیم یوسیالای (UCLA) را بر عهده گرفت. او در دوران مربیگری خود در UCLA، این تیم را ۱۰ بار به مقام قهرمانی رساند که ۷ مورد آن به طور پیاپی از سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۳ به دست آمد. جان وودن رکوردهای بینظیری از خود به جا گذاشته که تا کنون هیچ فردی قادر به شکستن این رکوردها نبوده است. او رکورد شگفتانگیز «۴ فصل بدون شکست» را در اختیار دارد.

جان وودن پس از پایان دوران حرفهای خود، اولین شخصی بود که هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان سرمربی، در تالار مشاهیر بسکتبال قدم گذاشت. بعدها شبکه معتبر ESPN، او را به عنوان بهترین مربی ورزشی تاریخ، معرفی کرد. وودن در سالهای پایانی عمر خود، بسیار تلاش کرد تا تجربیاتش را از طریق نوشتهها و سخنرانیهای متعدد، با دیگران به اشتراک بگذارد. سرانجام وودن در سال ۲۰۱۰ ، پس از سالها تلاش و موفقیت، درگذشت.
وودن همواره معتقد بود که برای برنده شدن، باید استعداد کافی داشته باشید؛ اما از طرفی تأکید داشت که وجود استعداد، تضمینکننده پیروزی شما نیست. زمانی استعدادها کارساز خواهند بود که همگی آنها به صورت هماهنگ با یکدیگر، عمل کنند. این هماهنگی زمانی به دست میآید که اعضای تیم، تمام تحسینها را فقط برای خود نخواهند و ترجیح موفقیت کار گروهی به موفقیت فردی، جزئی از شخصیت آنها باشد.
شروع از خود، به عنوان رهبر گروه
یک رهبر خوب، برای ساختن گروهی که غرور و خودخواهی در آن بیمعنی است؛ ابتدا باید از ساخت خود آغاز کند. اما برای رسیدن به این هدف، چه باید کرد؟! در شرایطی که همه چیز خوب پیش میرود، یک رهبر توانمند، باید نسبت به تشویق و تحسینها، بیتوجه باشد و شرایط حاضر را نتیجه زحمات اعضای دیگر گروه بداند. برعکس زمانی که اوضاع مرتب نیست، یک رهبر توانا باید تمامی سرزنشها را به جان بخرد و تقصیرها را به گردن بگیرد.

جان وودن به همراه نویسنده دان ایگر (Don Yeager)، کتابی تحت عنوان «برنامهای برای بازی زندگی: توانایی مربی بودن (A Game Plan for Life: The Power of Mentoring)» نوشته است. او کتاب خود، دیدگاه جالبی بیان میکند.
پدرم همیشه به من میگفت که رهبران بزرگ، تحسین و تشویق را نمیپذیرند و آنها را به اعضای دیگر گروه هدیه میدهند؛ اما در عوض، سرزنشها را برای خود برمیدارند. این دقیقا همان چیزی است که من سعی دارم، ترجیح موفقیت کار گروهی به موفقیت فردی، بنامم.
جان وودن
شیوه رهبری مربی وودن
اگر یکی از کمک مربیهای تیم من، پیشنهادی ارائه کند، در صورتی که نتیجهبخش باشد؛ مطمئن باشید که در کنفرانسهای مطبوعاتی، از او به دلیل ریزبینیاش قدردانی خواهم کرد. اما اگر پیشنهاد او به موفقیت تیم کمک نکند، به جای آنکه عدم موفقیت تیم را به آن کمک مربی نسبت بدهم، خود به تنهایی مسئولیت شکست را میپذیرم.

به عنوان یک سرمربی، همیشه سعی کردهام تا از چنین اشتباهاتی درس بگیرم و به واسطه آنها، روبه جلو حرکت کنم. پس از سالها مربیگری، به این نتیجه رسیدم که مؤثرترین راه برای به کارگیری مشارکت کمک مربیها در پیشرفت تیم، تعهد آنها به بازی تیمی و علاقه به ارائه پیشنهاد است. این شیوه را بین بازیکنان هم اجرا کردهام.
هیچ وقت مقابل دیگران، از بازیکنی به دلیل عملکرد بد، انتقاد نمیکنم؛ حتی اگر آن لحظه نسبت به او، کاملا ناامید شده باشم. در چنین موقعیتهایی، کنترل خود را به دست میگیرم. زیرا فکر میکنم که اگر پدر هم در آن وضعیت به جای من بود، همین کار را انجام میداد. همیشه به نصایح پدر توجه دارم و با افتخار میگویم که تا به حال، هرگز از آنها سرپیچی نکردهام.
ترجیح موفقیت گروهی یک بازیکن به موفقیت خودش
کریم عبدالجبار (Kareem Abdul)، بسکتبالیست افسانهای دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی، از شاگردان وودن در UCLA بوده است. او در کتابی به نام «وجود وودن ضروری بود (Essential Wooden)»، مربی قدیمی خود را توصیف کرده است.
ما بعد از سالها بازی تحت نظارت وودن، دیگر میدانستیم که اگر مطابق استاندارهایی که او در تمرینات تعیین کرده بازی کنیم؛ به احتمال زیاد، خواهیم برد. اما اگر به طور ناگهانی، اشتباهی رخ دهد و ما شکست بخوریم؛ او تقصیرات را به گردن خواهد گرفت. در تمرینات بعدی نهایت تلاش خود را میکند تا نواقص را برطرف سازد. وودن بسیار متمرکز و مشتاق بود و در هر حالتی، احساسات خود را کنترل میکرد.
کریم عبدالجبار
جان وودن درباره شاگرد قدیمی خود، کریم عبدالجبار (با نام قدیمی لوئیس)، این طور میگوید:

لوئیس، همواره به موفقیت تیم، بیشتر از موفقیت خود اهمیت میداد. یک بار به او گفتم که اگر خودت بخواهی، میتوانم آرایش تیم را به نحوی بچینم که تو به بهترین امتیازگیرنده تاریخ بسکتبال تبدیل شوی. اما لوئیس گفت: مربی، من هرگز به این عنوان علاقهای ندارم. البته خودم هم از قبل میدانستم که او این پاسخ را خواهد داد و هیچوقت قصد نداشتم که او را در اولویت تیم قرار دهم. اما به هر حال با این سؤال، قصد داشتم که لوئیس را امتحان کنم. به عقیده من، هر بازیکن بزرگی که به بازی گروهی اهمیت نمیدهد،قطعا بازیکن بزرگی نیست. آیا میدانید، چرا لوئیس بازیکن بزرگی بود؟ زیرا اولین هدف او، موفقیت تیم بود؛ حتی اگر این موفقیت، به قیمت از بین رفتن آمار و دستاوردهای شخصی او تمام میشد.»
جان وودن
این طور که به نظر میرسد، جان وودن و کریم عبدالجبار، به سختی، تشویق و تحسین فردی را میپذیرند. نکتهای که باعث شد آنها در کنار کادر فنی، مدیران و هم تیمیهای خود، به موفقیتهای بزرگی دست یابند؛ ترجیح موفقیت کار گروهی به موفقیت فردی بود.