مهمترین مزیت انتخاب هدف مناسب رسیدن به هدف نیست بلکه تلاشی است که در راه رسیدن به هدف میکنید. در واقع مزیت اصلی هدفگذاری این است که در راه رسیدن به آن، شاهد پیشرفت خودتان باشید.
انتخاب هدف مناسب بخش مهمی از موفقیت است که باعث میشود دقیقاً روی مسیر موفقیت تمرکز کنید. هدفگذاری به رویاهایمان رنگ واقعیت میدهند. این کار به ما این اجازه را میدهد که برای دستیابی به خواستههایمان، روی مسیر رسیدن به آنها متمرکز شویم.
هدف، انگیزهی بسیار قوی هر فرد محسوب میشود که میتواند باعث شود به چیزهایی که تابهحال تجربه نکرده دست یابد. زندگی طوری است که در آن باید طولانی مدت بنگریم و کوتاه مدت تجربه کنیم. ما برای آینده رویاپردازی و در زمان حال تجربه و زندگی میکنیم.
متاسفانه، زندگی موانع زیادی را بر سر راهمان قرار میدهد که باعث انحراف از مسیر موفقیت خواهد شد اما داشتن یک دورنمای کلی از خواستههایمان که اصطلاحاً به آن هدف میگوئیم میتواند مسیر را به ما یادآوری کند.در واقع هرچه هدفمان محکمتر باشد احتمال رسیدن به آن بیشتر خواهد شد. حالا این سوال پیش میآید که یک هدف مناسب چیست و در انتخاب هدف مناسب چه پارامترهایی را باید رعایت کنیم؟ در ادامه 4 روش انتخاب هدف مناسب را بررسی خواهیم کرد.
۱. ارزیابی وضعیت کنونی
تنها راهی انتخاب خواستهها و تعیین اهداف آینده، این است که شخصیت زمان حال خودتان را مورد بررسی قرار دهید و تشخیص دهید در زمینهی مورد نظرتان در چه مرحلهای هستید. پس قبل از انتخاب هدف، زمانی را برای بررسی وضعیت فعلیتان صرف کنید و از خود بپرسید که «آیا این سطح برایم راضی کننده است؟»
خود ارزیابی دو مزیت اصلی دارد؛ مزیت اول این است که دستاوردها و تلاشهای قبلیتان را مشاهده خواهد کرد. مزیت دوم هم این است که با کسب اطلاع از وضعیت کنونی، چشمانداز بهتری نسبت به آنچه در آینده انتظارش را میکشیم خواهیم داشت.
هر هفته چند ساعت وقت بگذارید و خودتان را ارزیابی کنید. در طی چند ماه، هفته به هفته این کار را تکرار کنید. با این کار میتوانید شاهد پیشرفت خودتان در طول زمان باشید.
۲. مشخص کردن آرزوها و اهداف
یکی از ویژگیهایی که انسان را از بقیه موجودات متمایز میکند تمایل او به داشتن یک زندگی بهتر و پیشرفت است. در واقع انسان با تعیین اهداف و عملکردن به آنها میخواهد به رویاهایش رنگ واقعیت ببخشد.
ما این توانایی را داریم که برای داشتن شرایط روحی،جسمی، احساسی و مالی بهتر، رویاپردازی کرده و طبق آن هدفگذاری کنیم. ما همچنین این توانایی را داریم که علاوه بر رویاپردازی، به دنبال رویاهایمان برویم و مسیر دقیق رسیدن به آن را برای خود بسازیم.

هنوز رویاهایتان را نمیشناسید؟ رویا آن چیزی نیست که هستید یا بودهاید. در واقع رویاهایتان باید یک قدم از خودتان جلوتر و بهتر باشند. تا به حال در مورد ارزشها و اولویتهای زندگی خود فکر کردهاید؟ تا به حال زمانی را به تنهایی گذراندهاید تا به صدای قلبتان گوش دهید و خواستههای قلبیتان را در بیشتر بشناسید؟
رویاها در قلبتان هستند پس بیشتر به صدای قلب خود گوش دهید. رویاها گاهی اوقات در سطح قلبتان و گاهی هم به دلیل حمقانه خواندن آن توسط اطرافیان، در اعماق قلبتان هستند. رویاها هرگز از بین نمیرود بلکه در قسمت عمیقتری از قلبتان فرو میروند.
زمانی را با خود خلوت کنید. این چیزی است که در دنیای امروز کمتر کسی از آن بهرهمند است. ما مدام عجله میکنیم؛ درگیر روزمرگی هستیم. دائما به صداها و نویزهای اطرافمان گوش میدهیم اما به حرف قلبمان نه! در شلوغی دنیای امروز صدای قلب شنیده نمیشود.
هنگامی که با خود خلوت میکنید، قلبتان با بالهایی از جنس رویا به هر سمتی پرواز میکند. در برنامههفتگی خود زمانی را برای «زمان رویاپردازی» اختصاص دهید؛ زمانی بدون رایانه، تلفن همراه و بدون حضور هیچ کس. فقط و فقط خودتان و افکارتان به همراه یک قلم و کاغذ.
در هنگام رویا پردازی، هیچ رویایی را احمقانه و عجیب در نظر نگیرید. ذهنتان را رها کرده و به افکارتان اجازه دهید خودشان این مسیر را طی کنند. در هنگام رویاپردزای فکر کردن به کارهایی که دوستشان دارد، چه از روی سرگرمی و چه بعنوان شغل، میتواند شما را به هیجان بیاورد.
ببینید که کدام رویاها شما را به هیجان وا میدارد. این رویاها همان رویاهایی هستند که دنبالشان میگردید. وقتی به این مرحله رسیدید، یعنی در بهترین حالت رویاپردازی قرار دارید. این رویاها را در دفترچهای یادداشت کنید.
حالا این رویاها را اولویتبندی کنید. کدام رویا مهمتر است؟ کدامشان عملیتر؟ یا کدامشان بیشتر مورد علاقهی شماست؟ همهی اینها را در اولویت بندی در نظر بگیرید. آن ها را طوری اولویتبندی کنید که بتوانید به آنها برسید. فراموش نکنید که فقط رویاپردازی نمیکنید بلکه باید آنها را به واقعیت نزدیکتر کنید.
۳. انتخاب هدف به روش S.M.A.R.T
کلمهی اختصاری S.M.A.R.T از حرف اول کلمات Specefic (مشخص)، Measurable (قابل اندازهگیری)، Attainable (دستیافتنی)، Realistic (واقع بینانه) و Time-sensitive (زمانبندی شده) به وجود آمدهاست.
مشخص (Specefic)
اهداف به هیچ وجه نباید مبهم و گنگ باشند. اهداف مبهم نتایج مبهمی هم در پی خواهد داشت. فراموش نکنید که اهداف ناقص، آیندهای ناقص هم به دنبال دارند.
قابل اندازهگیری(Measurable)
همیشه اهدافی را انتخاب کنید که قابل اندازهگیری باشند. به عنوان مثال بعد از مدتی بتوانید تشخیص دهید که چقدر به هدفتان نزدیک شدهاید.
دستیافتنی (Attainable)
بلندپروازی تا حدی خوب است اما اگر منجر به انتخاب اهدافی شود که اصلاً قابل دسترسی نباشد هیچ کاربردی نخواهد داشت. هدف باید قابل دسترسی باشد تا بتوان آن را هدف نامید وگرنه هنوز یک رویا تلقی میشود.
واقع بینانه (Realistic)
در انتخاب اهدافتان باید به تواناییها و واقعیتها توجه کنید. هدفی را انتخاب کنید که منظقی باشد.
زمانبندی شده (Time-sensitive)
اهداف نباید در ابتدا در جایی نوشته شوند و در طول زمان مورد فراموشی قرار گیرند. در واقع اهداف بزرگ را باید به اهداف کوچک تقسیم کنید.برای رسیدن به هر مقطع از این اهداف کوچکتر هم باید زمانی را تعیین کنید. بعد از رسیدن به هر یک از این اهداف کوچکتر پاداشی برای خود در نظر بگیرید.
۴. جوابگو باشید
وقتی در فرایند رسیدن به اهدافتان هستید، حتماً چند نفر را در جریان پیشرفت کارهایتان قرار دهید. در واقع دادن گزارش پیشرفت طی دورههای زمانی معین میتواند انگیزهی شما را حفظ و ارتقاء دهد. هدفی که فقط خودتان در جریان آن هستید و کسی از شما در مورد آن سوال نمیکند قدرت چندانی را دارا نیست.